رونق گیشه سینمای ایران که از ابتدای سال کلید خورده بود در سه ماه سوم سال هم ادامه داشت. در پرونده ای اتفاقات ریز و درشت اکران پاییز 95 را آنالیز کرده است؛ گیشه به کام چه کسانی بود؟ شگفت انگیزها کدام اند؟ کدام ستاره ها سوختند؟ و...
به گزارش تابناک : رونق گیشه سینمای ایران که از ابتدای سال کلید خورده بود در سه ماه سوم سال هم ادامه داشت. در پرونده ای اتفاقات ریز و درشت اکران پاییز 95 را آنالیز کرده است؛ گیشه به کام چه کسانی بود؟ شگفت انگیزها کدام اند؟ کدام ستاره ها سوختند؟ و...
پیش بینی کرده بودیم اما خیلی مطمئن نبودیم رونق گیشه سینماها از نوروز به پاییز برسد. همین اول اقرار کنیم که گیشه فقط به کام چند فیلم بوده و این که می گوییم «رونق سینمای ایران» معنای موفقیت همه فیلم ها را نمی دهد. منتها فراموش نکنیم که در سایه صف های طولانی «فروشنده» و «سلام بمبئی» است که دیگر فیلم ها نیز به فروش می رسند.
پیش بینی کرده بودیم اما خیلی مطمئن نبودیم رونق گیشه سینماها از نوروز به پاییز برسد. همین اول اقرار کنیم که گیشه فقط به کام چند فیلم بوده و این که می گوییم «رونق سینمای ایران» معنای موفقیت همه فیلم ها را نمی دهد. منتها فراموش نکنیم که در سایه صف های طولانی «فروشنده» و «سلام بمبئی» است که دیگر فیلم ها نیز به فروش می رسند.
به هر حال دیدن عدد 22 میلیارد جلوی جمع فروش پاییز اتفاقی ویژه است. به ویژه آن که در این فصل معمولا سینمای ایران رونق دیگر ایام را ندارد. وانگهی محرم و صفر امسال با پایین مقارن شده بود و خب در این دو ماه فیلم های کمدی سهمی از گیشه ندارند. با پایان صفر «سلام بمبئی» و «آس و پاس» اکران شدند و جانی تازه به گیشه بخشیدند. این دو فیلم می توانند نفس اکران زمستان هم باشند. تازه «خوب، بد، جلف» امکان نمایش عمومی پیدا نکرد و گرنه پاییز نود و پنج جزو پاییزهای مثال زدنی می شد.
در سه ماه سوم سال اکران «فروشنده» که از شهریور شروع شده بود ادامه یافت. بعد «سلام بمبئی» آمد و رکورد فروش روز افتتاحیه فیلم اصغر فرهادی را شکست. فیلم فرهادی هم «من سالوادور نیستم» را پشت سر گذاشت و از آن طرف «آس و پاس» کمک خود را بالا می کشد و اسمش را میان پرفروش های سال ثبت خواهدکرد.
گیشه فقط به کام کمدی ها نبود؛ فیلم جسورانه بهروز شعیبی سلیقه سخت پسندها را جلب کرد و فروش غیرمنتظره ای داشت. فروش «سیانور» به نزدیک دو میلیارد و پانصد میلیون تومان رسید. «خشکسالی و دروغ» با چند میلیون کمتر پشت این فیلم قرار دارد. علاوه بر «سیانور»، دو فیلم «متولد 65» و «نفس» را باید شگفتی های اکران قلمداد کرد. بعضی فیلم ها هم غیرمنتظره بودند، مثل «یتیم خانه ایران» که توقع نمی رفت یک میلیارد فروش را تجربه کند.
گیشه پاییز «شکست خورده» کم ندارد؛ از بازیگرانی که نتوانستند به کمک فیلم هایشان بیایند تا فیلم هایی که کسی از آمدنشان خبردار نشد؛ مثل «شرفناز»، «حریر»، «ابوزینب»، «قبیله من» و... حاشیه اصلی پاییز تداوم سیاست تحریم حوزه هنری است که اجازه نمی دهد بعضی فیلم ها در سینماهایش اکران شود. ماجرای جم هم هنوز تمام نشده و پخش تیزر فیلم ها یقه سازندگان را گرفته است.
اکران «مشکل گیتی» بعد از سه هفته متوقف شده و معلوم نیست ادامه یابد یا نه. سینما روزان روز گذشته این طور گزارش داد: در حالی که ساعاتی قبل اعلام شده بود طبق تصمیم گیری شورای صنفی نمایش سرگروه زندگی متعلق به فیل توقیفی «مشکل گیتی» به «ما همه گناهکاریم» تعلق گرفته است اما غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش در اظهارنظری تازه گفته است سرگروه زندگی در اختیار فیلم جایگزین قرار نگرفته است.
فرجی گفته است: فیلم سینمایی «ما همه گناهکاریم» در گروه آزاد اکران می شود و اگر مشکل فیلم «مشکل گیتی» حل شود می تواند به اکران خود در سرگروه ادامه دهد.
رکوردشکن ها
سلام بمبئی
«سلام بمبئی» در میان تبلیغات فراوان به سینماها آمد؛ همکاری مشترک سینمای ایران و هند و حضور بنیامین بهادری و همسرش شایلی محمودی مقابل دوربین فیلم، شاخک ها را حساس تر کرده بود. همین اتفاق باعث شد «سلام بمبئی» در روزهای نخست با استقبال مواجه شود و فیلم با فروش بیش از 500 میلیون تومان در 65 سالن رکورد فروش افتتاحیه سینما ایران را که در اختیار «فروشنده» بود، شکست.
البته فیلم فرهادی در روز اول 25 سالن در اختیار داشت که 260 میلیونی شد و کمی قبل «لانتوری» بدون داشتن سنیماهای حوزه هنری به فروش 141 میلیون تومانی در روز افتتاحیه دست یافته بود. به هر حال رکورد فروش افتتاحیه در سال 95 در کارنامه قربان محمدپور ثبت شد.
فروشنده
فیلم اصغر فرهادی از دهم شهریورماه اکران عمومی شد و در فصل پاییز روی پرده بود. «فروشنده» در همان سه روز اول، سه رکورد به اسم خود زد. با این حال برخی گمان می کردند فروش «فروشنده» بعداز چند هفته افت خواهدکرد و حتی به 10 میلیارد تومان نخواهدرسید. سیر صعودی فیلم اما ادامه داشت و مخاطبان در فصل پاییز هم از آن استقبال کردند تا در نهایت اکران فیلم «فروشنده» با مجموع فروش 16 میلیارد تومان به پایان برسد. به گفته علی سرتیپی، مدیر موسسه پخش فیلمیران «فروشنده» پرفروش ترین فیلم سال 95 شده است.
به این ترتیب «فروشنده» توانست از «من سالوادور نیستم» که با 14 میلیارد تا پیش از این رکورد فروش را در اختیار داشت عبور کند. فیلم اصغر فرهادی که طی روزهای آینده وارد شکبه نمایش خانگی می شود، بخت بالایی در جایزه گلدن گلوب و اسکار دارد. فرهادی جایزه معتبر دیگری با «فروشنده» برای ایران شکار می کند؟
محمد رسول الله (ص)
فیلم «محمد رسول الله» شهریور سال پیش به سینماها آمد و در صدر جدول فروش ایستاد و از این حیث و نیز از لحاظ طول اکران رکورددار شد. در حالی که طبق روال باید نسخه خانگی اش وارد بازار می شد. شورای صنفی نمایش تصمیم گرفت به مناسبت هفته وحدت فیلم مجید مجیدی را فقط در پردیس سینمایی کوروش نمایش دهد. چند روز بعد اما علی سرتیپی، رییس کانون پخش کنندگان سینمای ایران از تداوم اکران درباره آن خبر داد. دلیل این تصمیم استقبال مردم از فیلم عنوان شده است.
اکران دوباره فیلم مجید مجیدی اعتراض برخی تهیه کنندگان از جمله مصطفی شایسته تهیه کننده «50 کیلو آلبالو» را به همراه داشت و برخی رسانه ها این اتفاق را در راستای حفظ رقم فروش فیلم، بالاتر از «فروشنده» می دانند.
ستاره های اکران
بهروز شعیبی
موفقیت «سیانور» را باید به طور کامل به حساب بهروز شعیبی نوشت. او یک فیلمنامه که می توانست تبدیل به کلیشه های رایج درباره سازمان منافقین شود را طوری کارگردانی کرده که حالا با تصویری متفاوت از این سازمان و انشقاق در آن رو به رو هستیم.
برگ برنده دیگر فیلم تصویری است که فیلم از تهران دهه پنجاه به مخاطبان می دهد. فضاسازی به گونه ای است که مخاطب احساس می کند به واقع به سال های دور تهران سفر کرده!
شعیبی نقش مجید شریف واقفی را هم بازی کرده است و در این زمینه هم توانسته حق مطلب را ادا کند. او در مقام کارگردان بازی های متفاوتی از بازیگرانش گرفته؛ کما این که حامد کمیلی به زعم غالب کارشناسان سینما پس از ها، بُعدی دیگر از توان بازیگری اش را جلوی دوربین به نمایش گذاشته است.
محمدرضا گلزار
در سال هایی که ستاره های سینمای ایران کارآیی سابق را از دست داده اند حضور محمدرضا گلزار در هر فیلمی فروش آن را بیمه می کند. او در پاییز دو فیلم «خشکسالی و دروغ» را روی پرده داشت و «سلام بمبئی» با بازی او همچنان بر اکران سینماهاست. «خشکسالی و دروغ» ساخته شد اما سازندگان برای تضمین گیشه، در نسخه سینمایی سراغ یک سوپراستار رفتند و همین باعث شد موفقیت فیلم در گیشه فراتر از انتظار باشد. بدون گلزار، فیلم به این رقم نمی رسید.
«سلام بمبئی» برخلاف «خشکسالی و دروغ» تماما براساس مختصات سینمای عامه پسند ساخته شده که طبعا محمدرضا گلزار بهترین انتخاب است. این فیلم تا الان هفت میلیارد فروش داشته است و حتما جزو یکی از سه فیلم پرفروش 95 خواهدبود.
پانته آ پناهی ها
در پاییز دو فیلم «نفس» و «لاک قرمز» را روی اکران داشت. پانته آ پناهی ها دیر به بازیگری ورود کرد اما در عمده فیلم ها استعدادش را نشان داده است. او از جمله بازیگرانی است که از تئاتر به سینما آمده و با وسواس نقش های سینمایی را می پذیرد.
او در «نفس» گریم سنگینی دارد و در نقش «ننه آقا» تجربه متفاوتی در کارنامه اش رقم زده: «با وجود اینکه در نقش کاراکتری چون «ننه آقا» بازی می کردم و شاید به نظر برسد از فضاهای کودکانه دور بودم، اما تمام بازی های کودکانه خودم را بازی بچه های داستان می دیدم.»
او در «لاک قرمز» نقش زنی سختی کشیده را بازی می کند و بخش عمده داستان بر دوش کاراکتر او است: «داستان سختی داشت چون لحظه به لحظه کاراکتری را بازی می کردم که خیلی سخت بود.»
غیرمنتظره ها
آس و پاس
بازار فیلم هایی از جنس «آس و پاس» چند سالی است در سینمای ایران از سکه افتاده اما محمدحسین فرحبخش و عبدالله علیخانی بی خیال این گونه تولیدات نمی شوند. وقتی آفیش های «آس و پاس» را در سینماها دیدیم ظن این بود که مثل دیگر ساخته های دفتر پویا فیلم و آرش معیریان شکست خواهدخورد اما اتفاق دیگری رخ داد و خیلی زود فیلم وارد جدول پرفروش های فصل پاییز شد.
«آس و پاس» سه میلیارد و سیصد میلیون تومان فروخته است و با توجه به تداوم اکران آن، می توان پیش بینی کرد در رده بالای جدول فروش سال قرار گیرد. جالب آن که غالب مخاطبان با شور و شعف خاصی به تماشای «آس و پاس» می نشینند و گوش شان بدهکار صفات منفی ای که درباره فیلم به کار برده می شود نیست.
یتیم خانه ایران
ابوالقاسم طالبی در فیلم جدیدش سراغ داستانی رفت که در تاریخ گم شده بود. «یتیم خانه ایران» روایت طالبی از حدود شش سال تاریخ حذف شده ایران است. دورانی که نزدیک به نیمی از جمعیت ایران به گواه پژوهشگران تاریخی بر اثر قحطی، طاعون، وبا و... کشته شدند. فاجعه از عظیم که ثمره توافق سری روسیه و انگلستان برای تجزیه و تصرف ایران بین خودشان بود.
فیلم سوژه ای مهم دارد اما روایت کندش خطری است که با فیلم هست و می توانست پاشنه آشیلش باشد. وانگهی «یتیم خانه ایران» فاقد ستاره است و از این منظر گیشه اش وسوسه برانگیز نیست. این را هم فراموش نمی کنیم که اکران فیلم های تاریخی در سینمای ما تجربه ای موفق نیست. «یتیم خانه ایران» اما فعلا به فروش یک میلیارد و دویست میلیون تومانی نزدیک شده است. هر چند می دانیم فیلم از تبلیغات زیادی برخوردار است اما ابتدا پیش بینی عبور فیلم از یک میلیارد کمی سخت بود.
لاک قرمز
بعد از سه هفته در آستانه 600 میلیون تومانی شدن است و احتمال رسیدن به فروش یک میلیارد را هم دارد. این مقدار برای فیلمی در مختصات «لاک قرمز» یک موفقیت محسوب می شود، به چند دلیل: اولا سید جمال سیدحاتمی اولین فیلم بلندش را ساخته و نامش پیش مخاطبان آشنا نیست. دوما «لاک قرمز» ستاره ندارد: پانته آ پناهی ها، پردیس احمدیه، بهنام تشکر و مسعود کرامتی بازیگران فیلم هستند و انتظار معقولی نیست اگر بخواهیم نامشان گیشه را داغ کند. و نکته سوم این که سوژه فیلم تلخ است و قاعدتا با ذائقه عمومی قشر سینمارو همخوانی ندارد. با این حال فیلم سیدحاتمی نمره قبولی دریافت کرده است. امتیاز افزوده «لاک قرمز» فراوانی تیزرهای تلویزیونی آن است.
شگفتی سازها
سیانور
قابل پیش بینی بود که علاقه مندان به تاریخ معاصر به فیلم «سیانور» روی خوش نشان می دهند و حتی اگر رویکردش به فعالیت سازمان منافقین را نپسندند، برای تماشایش به سنما خواهند رفت. شگفتی زمانی رقم خورد که مخاطبان عادی هم ترغیب شدند فیلم را ببینند و جالب آن که در برابر آن هم منفعل نبوده اند.
«سیانور» از جمله فیلم هایی است که در فضای مجازی و در لا به لای کامنت ها حرف و حدیث درباره اش زیاد دیده می شود. این فیلم دو میلیارد و پانصد هزار تومان در گیشه فروش داشت و از این حیث هم شگفتی ساز شد. نیاز به یادآوری نیست که ذائقه مخاطبان در ظاهر نسبتی با «سیانور» ندارد؛ برای همین است که پیش از اکران کمتر کسی پیش بینی فروش یک میلیاردری اش را می کرد اما در عمل اتفاق دیگری رخ داده است.
متولد 65
وارد شدن به باشگاه میلیاردی در روزهایی که سینمای ایران شاهد گیشه 16 میلیاردی است به ظاهر بناید برای یک فیلم افتخار باشد. به ویژه آن که عنوان باشگاه میلیاردی زمانی اهمیت یافت که بلیت سینماها سه هزار تومان بود. با این حال وقتی به جدول فروش نگاه می کنیم، می بینیم فروش خیلی از فیلم ها که از قضا کارگردان های نامداری دارند به 500 میلیون تومان هم نرسیده است. در این صورت است که عبور بعضی فیلم ها از یک میلیارد هنوز اتفاق هیجان انگیزی است.
«متولد 65» یک میلیارد و دویست میلیون تومان فروش داشته است آن هم در شرایطی که اولین فیلم مجید توکلی به حساب می آید و ستاره ندارد. پدرام شریفی و هنگامه حمیدزاده، بازیگرانی جوان هستند و هنوز نامشان در ذهن مخاطب حک نشده که متضمن گیشه باشند. آن چه باعث موفقیت فیلم شده داستان جذاب آن است که مخاطب را سرگرم می کند و عمدتا راضی از سالن خارج می شوند.
نفس
میان «شیار 143» و «نفس»، شکاف چندانی نیست؛ هر دو برساخته یک نگاه و فضا هستند که با ادبیات داستانی انقلاب و جنگ پیونده خورده و سایه نویسندگی فیلمساز را در روایت هر دو فیلم می توان دید؛ اگرچه رد پای آن در «نفس» برجسته تر است.
تفاوت اصلی دو فیلم اخیر آّبیار در اتمسفر اطراف آن هاست. «شیار 143» در همه جشن و جشنواره ها تحسین شد اما «نفس» آن هیاهو را نداشت. با این حال فیلم در اکران توانسته مخاطب خود را پیدا کند و نزدیک به یک میلیارد و دویست میلیون تومان فروش داشته باشد.
«نفس» هم از جمله تولیدات سینمای ایران است که در ظاهر به نظر نمی رسد در سلیقه سینماروها باشد اما اکران نسبتا موفق فیلم نشان می دهد این نوع فیلم ها هم طرفدار دارند.
ستاره های شکست خورده
حامد بهداد
سعی کرده درست انتخاب کند اما گویا باید پذیرفت که نسل بازیگران در حال عوض شدن است و به جای حامد بهداد کسانی مثل نوید محمدزاده، امیر جدیدی و دیگران ظهور کرده اند. در سه ماه دوم سال حامد بهداد دو فیلم کاملا متفاوت روی پرده داشت. او در «هیهات» بازی کرد اما فیلم مورد استقبال قرار نگرفت و با 130 میلیون فروش به رغم داشتن بازیگرانی چون حمید فرخ نژاد و مینا ساداتی و بابک حمیدیان و تبلیغات بالا از اکران خداحافظی کرد.
«نیمه شب اتفاق افتاد» دیگر فیلمی است که در پاییز از حامد بهداد اکران عمومی شد. این فیلم همه ظرفیت ها برای فروش بالا را داشت اما یک میلیارد و نیم بیشتر نفروخته است. وانگهی نمی توان در هر دو فیلم کنار حامد بهداد ایستاد و بازی اش را قابل قبول دانست.
حمید فرخ نژاد
از همان اولین نقش جدی که در سینما بازی کرد توانایی خودش را در خلق موقعیت های طنز در کنار بازی کاملا جدی نشان داد. فرحان «عروس آتش»، قاسم «ارتفاع پست»، حسن گلاب «حلقه سبز» و... اما فرخ نژاد این روزها نه خوب انتخاب می کند و نه فیلم هایش در گیشه موفق هستند. او در پاییز «هیهات» را بر اکران داشت که به رغم برخورداری از تبلیغات فراوان، 130 میلیون بیشتر فروش نداشت. دومین فیلم او «مشکل گیتی» است که آن را باید یکی از بدترین انتخاب های این بازیگر بدانیم. او نقش ایرج، مردی پولدار، خوش پوش و ظاهرا خوشبخت را بازی می کند. زندگی زناشویی او به خاطر وابستگی بیش از اندازه گیتی به همسرش به شبکه های مجازی، دچار چالش شده.
این خلاصه ای از کل بازی فرخ نژاد در فیلم است. به اضافه بخش هایی که در خواب های گیتی اتفاق می افتد و ایرج رادر حال ابراز احساسات به دختری جوان می بینیم. حمید فرخ نژاد فقط برای این فیلم گریم شده و چند دیالوگ حفظ کرده، همین.
مریلا زارعی
بازیگری است که توانایی اش را بارها اثبات کرده و نشان داده می داند چطور با نقش چالش کند که نتیجه آبرومند باشد. بی راه نیست اگر بگوییم همه جوایزی که برای «شیار 143» گرفته شایسته اش بوده. در فیلم «گیتا» اما تلاش مریلا زارعی به بار ننشسته.
مسعود مددی او را برای نقش مادری که پسری بزرگ دارد انتخاب کرد. گیتا اما خیلی زود با مرگ فرزند و فقدان او مواجه می شود و حالا باید روزهای برزخی را پشت سر بگذارد. مریلا زارعی تلاش کرده شخصیتش به دام سانتیمالیسم نیفتد اما به عکس شخصیت زیادی سرد و بی روح شده است. این فیلم جزو تولیداتی است که توقع رونق گیشه از آن نمی رود و از این منظر نمی توان مریلا زارعی را متهم به عدم توانایی جذب مخاطب کرد.
زیرخاکی ها
قبیله من
غلامرضا آزادی فیلم «قبیله من» را پنج سال پیش ساخت ولی فرصت نمایش آن پاییز امسال فراهم شد. فیلم در گروه هنر و تجربه روی پرده رفت اما مثل مابقی فیلم های این گروه توفیقی به دست نیاورد. «قبیله من» از آن دست فیلم هایی است که فیلمساز عشق خود به سینما را که درواقع همان قصه زندگی شخصی است به تصویر می کشد. نوعی سینماتوگرافی به معنای روایت زندگی شخصی از طریق قاب دوربین و پرده سینما.
فیلم هایی از این دست کم نداریم و در تاریخ سینما می توان نمونه های زیادی از فیلم هایی را یافت که به نوعی ادای دین فیلمساز به ذات سینماست. با این حال به نظر می رسد که «قبیله من» بیشتر یک فیلم شخصی است که شاید چندان برای مخاطب و حتی علاقه مندان جدی سینما هم جذاب نباشد.
فصل باران های موسمی
مجید برزگر بعد از سال ها فعالیت در سینما، سال 1388 اولین فیلم بلندش را ساخت. «فصل باران های موسمی» در جشنواره بیست و هشتم به نمایش درآمد که نظرات منتقدان در برابر آن یکدست نبود. او در فیلم بعدی همه نگاه ها را به سوی خود جلب کرد و با «پرویز» تحسین مخاطبان و منتقدان و البته جشنواره های خارجی را برانگیخت.
«فصل باران های موسمی» تازه بعد از ساخت سومین فیلم برزگر یعنی «یک شهروند کاملا معمولی» فرصت اکران به دست آورده است و فیلم بعد از هفت سال در گروه هنر و تجربه روی پرده رفته است. فیلم داستان پسر نوجوانی در آستانه جدایی پدر و مادرش است که زندگی جدیدی را تجربه می کند. این زندگی ساده که در تنهایی و پرسه های طولانی می گذرد، او را ناگزیر به انتخاب های جدید می کند.
«فصل باران های موسمی» قصه محور نیست و بیشتر بر دنیای قهرمان اصلی فیلم تکیه دارد که در آستانه بلوغ با مشکلات مختلفی رو به رو شده.
انتهای زمین
ابوالفضل صفاری سال 86 فیلمی ساخت به اسم «انتهای زمین». این فیلم در جشنواره بیست و ششم فجر نمایش داده شد اما برخلاف اخباری که درباره اش به گوش می رسید، سوژه اش قوام نیافته بود و فیلم به دل مخاطبان ننشست. سوژه و رویکرد فیلم در این 11 سال امکان نمایش عمومی آن را نمی داد تا این که اواخر پاییز در گروه هنر و تجربه روی پرده رفت و همچنان نمایش آن ادامه دارد.
صفاری در این مدت دو فیلم «از تهران تا بهشت» و «در سایه» را ساخت. داستان «انتهای زمین» درباره حجت مرد میانسالی است که خانه و زندگی خود را در شما ایران رها می کند و با پای پیاده به سوی جنوب ایران حرکت می کند. او تصمیم می گیرد تا انتهای دنیا پیاده برود و بمیرد اما به رابینسون کروزو ایرانی مشهور می شود.
ناشناس های شکست خورده
حریر
فریال بهزاد سابقه خوبی در گیشه ندارد و فیلم هایش فروش معقول نداشته اند. «حریر» اما شکست بدی خورده و بعداز دو هفته به فروش 2,445,000 رسیده! بعید است اتفاق خاصی برای فیلم بیفتد و پیش بینی قرار گرفتن آن در پایین جدول فروش سال چندان سخت نیست. «حریر» از بازیگری که توان جذب مخاطب به سینما را داشته باشد هم برخوردار نیست: علیرضا جلالی تبار، ژاکلین آواره، امیر صالحی زاده و روشنک عجیمان از جمله بازیگران فیلم هستند.
داستان فیلم نیز پتانسیل همراهی مخاطب روی پرده سینما را ندارد. البته بهزاد نظرش چیز دیگری است: من در فیلم سینمایی «حریر» با تمام قلبم و با احترام کامل بخش اندکی از مشکلات یومیه افراد چاق را به تصویر کشیدم و تمام تلاشم بر آن بوده تا به جامعه هشدار دهم که چاقی یک بیماری است.»
شرفناز
ساخته های حسن نجفی هیچ گاه در گیشه موفق نبوده اند. «سهم گمشده»، «آسمان هشتم»، «عشق و جنون» و «شرفناز» از جمله فیلم هایی است که این کارگردان ساخته. شرایط برای این آخری وخیم تر از مابقی است، فروش فیلم آن طور که سینماتیکت خبر داده به رقم عجیب 1,538,000 رسیده و بعید است تا پایان اکران بیش از این شود!
حمیرا ریاضی، علی اوسیوند، ضرغام استادی، ایوب افشار، سعید گل بچه، خلیل خانی و یاسمن اوسیوند بازیگران «شرفناز» هستند که خب طبیعی است توان جذب مخاطب را ندارند.
فیلم تبلیغات نسبتا مناسبی در تلویزیون داشته اما کارگردان از کمبود سالن شاکی است: «من مخالف اکران و چرخش مالی فیلمی های دیگر و سینمای ایران نیستم اما باید شرایطی مناسب برای همه فیلم ها ایجاد شود. ما هم جزیی از سینما هستیم اما از مسئولان سینمایی واز آقای ایوبی به عنوان متولی سینما سوال کردم که جایگاه ما در این سینما کجاست؟»
ابوزینب
علی غفاری بعد از ساخت فیلم بیگ پروداکشن «استرداد» که اتفاقا توفیقی که باید در اکران نداشت، سراغ «ابوزینب» رفت. فیلم خارج از ایران و با بازیگران لبنانی ساخته شده و به ماجرای مقاومت یک خانواده لبنانی در سال های اشغال این کشور به دست نیروهای رژیم صهیونیستی می پردازد.
فیلم در گیشه موفق نبوده و تنها 60 میلیون فروش داشته است. کارگردان دلیل عجیبی برای این اتفاق بیان کرده: «فروش چند فیلم که موضوعات خاصی را دنبال می کنند که نشانه موفقیت نیست. رونق اکران در دست چند نفر جا به جا می شود و بقیه بیرون صف مانده اند. شما می توانید خیلی از موضوعات خط قرمزی را بسازید و میلیاردها فروش کند اما مسئولان درباره تولید آثار باهویت چه کرده اند؟»
حاشیه های اکران
تحریمی های حوزه هنری
حوزه هنری در سال جاری بار دیگر به سیاست تحریم فیلم ها بازگشته است و اجازه اکران برخی فیلم ها را در سینماهایش نمی دهد. این نهاد «آس و پاس» را ابتدا تحریم کرد و بعد از یک هفته سالن هایش را در اختیار فیلم قرار داد.
«خشکسالی و دروغ» هم هیچ وقت از فهرست تحریمی ها خارج نشد. شورای صنفی نمایش هم در مقابل اعلام کرد فیلم های تحریم شده توسط حوزه هنری دو هفته بیشتر اکران می شوند. این خط و نشان حوزه و شورای صنفی در حالی ادامه دارد که پای مجلس شورای اسلامی به میان آمده است. فاطمه ذوالقدر، عضو کمیسون فرهنگی گفته: «تقسیم بندی فیلم ها بعد از دریافت پروانه نمایش از سوی حوزه فراقانونی است...»
تبلیغات جم
تبلیغات فیلم های در حال اکران از شبکه ماهواره ای جم تبدیل به حاشیه ای جدی برای سنمای ما شده است. تا جایی که حجت الله ایوبی چندی پیش گفت: «شبکه جم مثل ویروس به جان سینمای ایران افتاده؛ با همکاری قوه قضاییه جلوی نفوذ این شبکه را می گیریم.» در کشاکش دعوا بالاخره «مشکل گیتی» به خاطر پخش تیزر از ادامه اکران محروم شده است.
البته بهرام کاظمی تهیه کننده و کارگردان فیلم گفته: «تیزر خیلی از فیلم ها تاکنون از شبکه «جم» پخش شده است. ما تیزری در اختیار این شبکه قرار نداده ایم و حتی وقتی پخش تیزر فیلم از ماهواره آغاز شد، بیانیه ای در اعتراض به این کار دادیم و گفتیم تیزر را از ما سرقت و خش کرده اند، خود من هم آن را امضا کردم؛ اما ظاهرا دیواری کوتاه تر از ما پیدا نکرده اند!» از آن طرف «سه بیگانه» مهدی مظلومی و «مواجهه» سعید ابراهیمی فرد به خاطر مهاجرت کارگردان شان به شبکه جم از اکران محروم شدند.
تعویقی ها
تعویقی ها
در پاییز قرار بود دو فیلم به پرده سینماها بیاید، «به دنیا آمدن» و «خوب، بد، جلف» شانس دومی در این حد بود که اگر اکران می شد چه بسا الان از «سلام بمبئی» جلوتر می بود. در حالی که مقدمات اکران فیلم سپری می شد، قاسمخانی از انصراف اکران فیلمش خبر داد. ابتدا قرار بود فیلم آذر اکران شود و تا پایان سال روی پرده باشد اما بعد از جلوگیری از نمایش «سه بیگانه» فیلم «مشکل گیتی» اکران شد.
قاسمخانی و تهیه کننده هم برای عدم همزمانی اکران با جشنواره فجر ترجیح دادند از اکران پاییزی انصراف دهند. دلیل تعویق اکران «به دنیا آمدن» محسن عبدالوهاب را هم آن طور که تهیه کننده گفته عدم حمایت از سوی حوزه هنری است.
منبع : روزنامه هفت صبح