به گزارش تابناک سمنان، آتنا اصلانی کودک هفت ساله پارس آبادی که 19 خرداد توسط فردی به نام (ا - جعفرزاده) در یک رنگرزی به قتل رسیده بود، هفته گذشته روی دستان خیل عظیم مردم تشییع و در بستر خاک سرد خوابید.
چهارشنبه، 21 تیرماه ماه آرامستان آق مزار (سید علیش) واقع در محله ایثارگران شهر پارس آباد میزبان خیل عظیمی از مردم و مسوولانی بود که آمده بودند تا با پیکر این کودک پارس آبادی که به سارای مغان شهرت یافته بود وداع و او را تا منزل گاه ابدیش بدرقه کنند.
فرماندار، دادستان، فرماندهان نیروی انتظامی، هنگ مرزی و سپاه، شوراهای اسلامی شهر و شهردار، جمعی از روسای ادارات و ... از جمله حاضران در مراسم تشییع آتنا بودند. ازدحام جمعیت در مراسم به حدی بود که انتقال پیکر این دختربچه فقید به سختی انجام شد.
از پیر و جوان و کودک و نوجوان همه آمده بودند تا با آتنا کوچولو خداحافظی کنند. اشک و ماتم و غم و اندوه در خیل انبوهی از مردم موج می زند اما چه می شد کرد این تقدیری بود که برای آتنای 7 ساله نوشته شده بود تا به این زودی از جمع دوستان و خانوادهاش جدا شده و راهی خانه ابدی شود.
در ادامه پدر و مادر آتنا اصلانی با قدردانی از حضور مردم و مسوولان در تشییع پیکر فرزندشان افزودند: مردم داغدار مغان نمیدانم اگر شما همشهریان عزیز شریک نالهها و غصههای ما در اندوه آتنا نمیشدید چگونه میتوانستیم از این مصیبت دق مرگ نشویم.
و اما ماجرای آتنا چی بود...
29 خرداد ماه مصادف با 24 ماه مبارک رمضان بعد از افطاری، خبری در تلگرام مبنی بر گمشدن دختر بچه 7 ساله بنامآتنا اصلانیدر شهرستان پارس آباد منتشر شد.
پدر آتنا سالها بود که در خیابان پزشکان پارس آباد دستفروشی میکرد و پوشاک میفروخت. در این میان دختربچه 7 سالهاش که به گفته اطرافیانش دختری باهوش وخوشزبان بود، گاهی همراه پدر میشد تا به او کمک کند. روز حادثه هم آتنا کنار بساط پدرش بود . آن روز وقتی پدر مشغول گفتگو با مشتری بود، آنجا را ترک کرد و دیگر هرگز بازنگشت.
سیدعبدالله طباطبایی،دادستان شهرستان پارسآبادمیگوید: آتنا زمانهایی که کنار بساط پدرش بود، برای استفاده از دستشویی یا خوردن آب به مغازه رنگرزی که در نزدیکی بساط پدرش بود، میرفت. صاحب مغازه مردی 40 ساله بود که آتنا و پدرش را از مدتها قبل میشناخت. آن روز هم بیآنکه پدرش متوجه شود، آتنا راهی مغازه مرد 40ساله شد غافل از اینکه او نقشه شومی برایش کشیده بود.
ساعتی از رفتن آتنا میگذشت و پدرش که آن روز سرش شلوغ بود، به تصور اینکه او به خانه برگشته است، به کارش ادامه داد. از سوی دیگر مادر آتنا تصور میکرد که دخترش نزد پدرش است و همین باعث شد که تا چند ساعت بعد کسی متوجه ناپدید شدن دختربچه نشود. عصر آن روز وقتی مرد دستفروش بساطش را جمع کرد و راهی خانه شد، معلوم شد که آتنا گم شده و کسی از او خبر ندارد.
دادستان پارسآبادمیگوید: متأسفانه خانواده دختربچه دیر متوجه گم شدن او شدند.آنها بعد از جستوجوی بسیار، وقتی ردی از او پیدا نکردند ماجرا را به کلانتری گزارش کردند. روز بعد، حدود ساعت 11بود که این پرونده به دادستانی آمد و ما در جریان آن قرار گرفتیم و از همان زمان تحقیقات گسترده برای پیدا کردن دختربچه گمشده شروع شد.
با توجه به اینکه چند روز قبل از این ماجرا ،حادثه تروریستیدر مجلس شورای اسلامیتوسط داعش رخ داده بود ، شایعه دزدیده شدن این دختر توسطگروه تروریستی داعشداغ تر شد.
روز دوم شایعه بدهکار بودن پدر آتنا به یک فروشنده اهل بانه در فضای مجازی پیچید و گفتند گم شدن این دختر به نوعی تسویه حساب شخصی است.
روز سوم که سگ های جسد یاب هلال احمر در جستجوی جسد احتمالی بودند ، خبر از خودکشی جوان معتادی بنام «جهان» که 3 ماه پیش هم در خانه پدر آتنا مستاجر بوده در شهر پیچید و گفته شد که این معتاد، خبری از این ماجرا داشته و بخاطر این موضوع خودش را حلق آویز کرده است. اما مسئولان پس از تحقیقات لازم اعلام کردند خودکشی آن جوان هیچ ارتباطی با ماجرای گم شدنآتناکوچولو ندارد.
در همان شب خیابان هایشهر پارس آباد، یکی از پرجمعیت ترین شبهایش را تجربه کرد، زیرا درفضای مجازیمنتشر شده بود کهآتنا اصلانیدر روستای ایران آباد از توابع بخش مرکز پارس آباد پیدا شده است ومامورین انتظامیدر حال تحویل آن به خانواده ایشان می باشند و همه اهالی شهر از خانه خارج شده و به چهارراه امام کوچه مسجد جامع (خانه پدر آتنا) آمده و برای دیدن آتنا تجمع کردند که این خبر هم دروغ از آب در آمد و منتشر کنندگان این شایعه توسط دادستان روانه زندان شدند.
هیچکس نمیدانست چه اتفاقی برای دختربچه روی داده و او کجاست اما با گذشت زمان، وقتی هیچ ردی از وی بهدست نیامد، فرضیه اینکه او قربانی سرقت شده باشد، قوت گرفت؛ چرا که آتنا آن روز 6 النگو، انگشتر و گوشواره همراه خود داشت و احتمال میرفت که قربانی دزدان طلا شده باشد. درحالیکه خبر گم شدن دختربچه در شهر پیچیده و همه را نگران کرده بود، تیمی ازکارآگاهان پلیس آگاهیوارد عمل شدند. در محلی که پدر آتنا دستفروشی میکرد، چند مغازه و بانک وجود داشت که مجهز به دوربینهای مداربسته بودند. مأموران به بازبینی فیلمهای ضبط شده توسط این دوربینها پرداختند.
دوربین یکی از مغازهها لحظهای که آتنا قدمزنان در پیادهرو میرفت و از بساط پدرش دور میشد را ضبط کرده بود. اما دوربین بانکی که در همان مسیر و چندین متر آن طرفتر بود تصویری از دختر بچه ضبط نکرده بود. این یعنی دختربچه پیش از اینکه به دوربین دوم برسد، مسیرش را تغییر داده بود. از سوی دیگر بررسیها نشان میداد در این مسیر به خاطر جوی آبی که وجود داشت و همچنین حضور چندین دستفروش کنار پیادهرو، امکان اینکه دختربچه از پیادهرو به آنسوی خیابان رفته باشد، وجود نداشت. پس بیشک او پس از عبور از مقابل دوربین اول و رسیدن به دوربین دوم، ناپدید شده بود.
مأموران وقتی متوجه شدند که در این مسیر، مغازه رنگرزی مرد 40 سالهای به نام «اسماعیل جعفرزاده» وجود دارد که آتنا گاهی اوقات برای خوردن آب به آنجا میرفت، حدس زدند که وی روز حادثه نیز به این مغازه رفته و پس از آن ناپدید شده است. به این ترتیب مرد رنگرز به عنوان نخستین مظنون پرونده تحت بازجویی قرار گرفت. اما مدعی شد که آن روز دختربچه را ندیده و او اصلا به مغازهاش نیامده است.
ماموران در ادامه بررسی ها متوجه شدند فایل های مربوط به روز گم شدن آتنا در دوربین های مدار بسته مغازه جعفرزاده ، پاک شده اند. ولی با این وجود باز هم او حاضر به اعتراف نبود.
مرد رنگرز مدعی بود که از سرنوشت آتنا بیخبر است. حال آنکه بررسیهای پلیسی نشان میداد که او 5سابقه کیفری ازجمله کودکربایی،تجاوز بهعنفو اعمال منافی عفت داشته است. 5روز از ناپدیدشدن دختربچه خردسال گذشته بود که بازپرس پرونده دستور بازداشت مرد رنگرز را صادر کرد و او برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل شد.
طباطبایی،دادستان پارسآبادمیگوید: متهم در همه مراحل بازجویی اظهار بیگناهی میکرد و مدعی بود که نمیداند چه اتفاقی برای آتنا رخ داده، با این حال بررسیهای گسترده و شبانهروزی و بازبینی حدود 60ساعت فیلم دوربینهای مداربسته جای شکی باقی نگذاشته بود که آتنا در مقابل مغازه او ناپدید شده و وی حقیقت را انکار میکرد. این مرد حتی برای تحقیقات تخصصی در اختیارپلیس آگاهیمرکز استان قرار گرفت اما با این حال مدعی بود که بیگناه است.
او ادامه میدهد: در این مدت 2بار دستور بازرسی مغازه و محل زندگی مظنون پرونده صادر شد. مأموران با حکم قضایی راهی آنجا شدند و همه جا را با دقت گشتند اما هیچ سرنخی بهدست نیامد. پرونده تبدیل به پروندهای پیچیده شده بود تا اینکه در ادامه تحقیقات به سرنخ مهمی رسیدیم.
روز 19 تیر ماه درست 22 روز پس از ماجرای گم شدنآتناکوچولو، خانم و برادر جعفرزاده در ورود به محل پارگینک خودروی مظنون ، متوجه بوی گندیده ای می شوند که محیط را فرا گرفته است.
آنها سریعا محل را ترک کرده و به گفته یکی از همسایگان، برادر مظنون که در طبقه اول خانه جعفرزاده مستاجر بوده است، سریعا خانه را تخلیه کرده و به محل دیگری نقل مکان می کند و موضوع به پلیس اطلاع داده می شود.
پلیس متوجه می شودمرد رنگرزدر ساختمانی که زندگی میکند پارکینگ ندارد و خودروی خود را جای دیگری پارک میکند. در یک کوچه فرعی در نزدیکی محل زندگی او ساختمانی بود که در طبقه اول آن مغازهای وجود داشت که تبدیل به پارکینگ شده بود. صاحب ساختمان این پارکینگ را در اختیار مرد رنگرز قرار داده بود تا خودرواش را آنجا پارک کند.
عصر دوشنبه 19تیرماه، تیمهای تحقیق وارد پارکینگی شدند که احتمال میرفت سرنخهایی از دختربچه گمشده در آنجا پیدا شود. آنها در داخل پارکینگ با یک بشکه پلاستیکی روبهرو شدند که در گوشهای قرار داشت. وقتی در بشکه باز شد، داخل آن پر از خاک بود. اما زمانی که مأموران خاک را کنار زدند به یک کیسه پلاستیکی رسیدند.
داخل کیسه یک گونی بود که وقتی در آن را باز کردند به یک ساک پارچهای رسیدند. پس از باز شدن زیپ ساک بود که جسد بیجان دختربچه گمشده در داخل آن پیدا شد. بررسیها نشان میدادکه مدتها از مرگ او میگذرد و او در همان زمانی که ناپدید شده بود، به قتل رسیده است.
با پیدا شدن جسد آتنا کوچولو و انتقال آن بهپزشکی قانونی، بازجویی از مرد رنگرز ادامه یافت. او این بار ادعای تازهای مطرح کرد و گفت که خبر نداشته داخل بشکه پلاستیکی جسد دختربچه وجود داشته است. دادستان پارسآباد میگوید: از آنجا که متهم موادمخدر مصرف میکند ادعا کرد که چند روز پیش قاچاقچیان موادمخدر بشکه پلاستیکی را به داخل پارکینگ آورده و به او گفتهاند که داخل آن موادمخدر است و او خبر نداشته که به جای مواد، داخل بشکه جسد دختربچه گمشده است.
هر چند مرد جنایتکار سعی داشت هر طوری شده خودش را بیگناه جلوه دهد، اما در نهایت بازجوییها و تحقیقات کارآگاهان به نتیجه رسید و این مرد به قتل آتنا اعتراف کرد.
او گفت: دو، سه روزی بود که با دیدن آتنا و طلاهایش وسوسه شده بودم. روز حادثه به مغازهام آمد که آب بخورد و چون کسی آنجا نبود، به طرفش رفتم.
خواستم نقشهام را اجرا کنم اما او شروع کرد به فریاد زدن. برای همین دستم را روی دهانش گذاشتم و وقتی بهخودم آمدم که دیگر نفس نمیکشید. ترسیده بودم و جسدش را داخل ساکی گذاشتم و آن را به پارکینگ بردم و در بشکه پلاستیکی مخفی کردم تا سر فرصت در محلی خلوت رها کنم اما چند روز بعد بهعنوان مظنون دستگیر شدم و رازم فاش شد.
به گفتهدادستان پارسآباد، پس از اعترافات مرد جنایتکار، طلاهای دختربچه که متهم آنها را در مغازهاش جاسازی کرده بود، کشف شد. به این ترتیب شعبهویژهای برای رسیدگی به این پرونده درنظر گرفته شد و هماکنون منتظر نتیجه پزشکی قانونیهستیم و قرار است این پرونده بهطور ویژه و خارج از نوبت رسیدگی شود و متهم به مجازات قانونی خود برسد.
بعد از این ماجرا مردم به خیابانها آمده و بعد از ورود به مغازه رنگرزی جعفرزاده واقع در خیابان پزشکان پارس آباد آنجا را آتش زده و وسایل داخل مغازه را به خیابان ریختند طوری که تمامی خیابان های منتهی به چهارراه امام بسته شد و در نهایت بعد از ورودنیروی انتظامی، دادستان و فرماندار مردم به مصلی فرا خوانده شدند و با سخنرانی صمدی فرماندار شهرستان پارس آباد و طباطبایی دادستان پارس آباد در داخل مصلی مردم را آرام شدند . آنها مردم را به آرامش دعوت کردند و قول دادند که در اسرع وقت به این پرونده رسیدگی خواهد شد. آنها از مردم خواستند که بهکار روزمره خود بپردازند و احساساتشان را کنترل کنند. به این ترتیب بود که مردم با اطمینان از روند رسیدگی سریع به این پرونده ، مصلی را به آرامش ترک کردند.
دادستان عمومی وانقلاب استان : طبق نظریه اولیه پزشکی قانونی استان، زمان فوت آتنا اصلانی به روز مفقود شدن وی بر می گردد.
ناصر عتباتی از مردم خواست از گمانه زنی ها بپرهیزند و وعده داد که به این پرونده خارج از نوبت و در کمترین زمان ممکن رسیدگی خواهد شد.
پلیس آگاهی اردبیل هم در اطلاعیه ای اعلام کرد جسد آتنا اصلانی دختر هفت ساله پارس آبادی به پزشکی قانونی منتقل شده و پزشکان متخصص در حال بررسی جنبه های مختلف موضوع و علل تامه فوت وی هستند.
پلیس اردبیل ضمن ابراز همدردی با بازماندگان؛ از عموم شهروندان و مدیران کانال های مختلف استان انتظار دارد به منظور تسکین درد و کاهش آلام خانواده این عزیز مرحومه؛ از انتشار هرگونه اخبار کذب، غیر موثق، غیر کارشناسی شده درباره اعلام انگیزه های واهی و خارج از هرگونه اصول و قواعد اخلاقی و انسانی خودداری نمایند.