تابناک هرمزگان- به یغما رفت دریای خزر را هم باید بزاریم به پای سایر اقدامات غیرکارشناسانه دولت همچون جارو کردن ماهی ها در خلیج فارس توسط چینیها و هندی ها و سایر اقداماتی همچون نظیر فروش خاک به کشورهای حاشیه خلیجفارس و کم کاری که رو به حراج شدن منابع آبی مردم استانهای اصفهان و خوزستان رسید به مفت بخشی یا فروش آن به عراق و کویت...
به گزارش تابناک هرمزگان، احمد مرادی نماینده مردم بندرعباس در مجلس شورای اسلامی گفت: والله ظلمی است که در حق مردم هرمزگان روا داشته شده است کشتیهای چینی با مجهزترین امکانات به جان صیادان سنتی افتادهاند و مرتب به مردم دروغ میگویند که چنین کشتیهایی وجود ندارند.
دولت هم پنبه در گوش خود کرده و حاضر نیست صدای عدالتخواهی مردم هرمزگان را بشنود.
هزاران میلیارد درآمد از این استان کسب میشود ولی حاضر نیستند، حداقل به این وضعیت اسفبار پایان بدهند هرمزگان را آنقدر بدبخت جلوه دادهاند که حاضر نیستند مدیران آن را در استانهای دیگر هم بپذیرند.
باتوجه به اظهارات نماینده مجلس واقعیت این است که ، کشتی ماهیگیری چینی در خلیجفارس کف دریا را میبلعند و صیادان جنوب کشور با این اوضاع و احوال باید از دریا صرف نظر کنند، ظاهراً یا باطنأ در این دولت خلیجفارس سپرده شده به شرکتهای تجاری کشورهای دیگر برای ماهیگیری و خروج قایق های صیادی تحت عناوینی چون دریا مواجه و باد شدیده که فی الواقع بادی هم در کار نیست. ممنوع میشود ، فضا برای جمع آوری نسل ماهی های باقی مانده از کف دریا برای کشتیهای ماهیگیری صنعتی چینی و هندی فراهم بشود و بی واسطه یا باواسطه خلیجفارس در تسلط ماهیگیران خارجی است.
مشخصه که چینیها خلیجفارس و دریای عمان را کرایه کردهاند ، البته چینیها تنها نیستند؛ این روزها هندیها هم آمدهاند؛ و دولت هم در راستای قدم برداشتن در پررنگتر کردن بیکاری آمده به کشتیهای چینی مجوزهای رسمی، صید صنعتی داده تا این کشتیها تور خود را با مجوز شیلات روی منابع خلیجفارس پهن کنند.
این جنوب کشور بود حالا در شمال کشور دولت با تصمیماتی که از جیب منافع ملی و مردم پرداخت کرده، صرف نظر از پیامدهای اجتماعی آن خزر را به تاراج گذاشته: دکتر روحانی مورخ 24مرداد1397 در جلسه هیأت دولت در توجیه امتیازات کلانی که همچون حاتم طایی بذل و بخشش کردن در کنفرانس اخیر قزاقستان، آنهم از جیب منافع ملی به همسایگان شمالی با بیان اینکه: ما الآن در دریای خزر بیش از 20 سال است داریم مذاکره میکنیم با 5 کشور ... خوب بخشی از مسایل را حل کردیم، بخشی از مسایلمان باقی مانده ... شاید مثلاً 30٪ مسأله تا امروز حل و فصل شده باز هنوز 60٪ ، 70٪ آن باقیمانده..... روحانی در حالی این ادعا را دارد که 60 ، 70درصد از مسائل دریای خزر باقی مانده که قبلاً عنوان میکرد، نود درصد مسائل حل شده و فقط ده درصد آن باقی مانده است و در انتها صحبت خود را با مسئله تأمین امنیت به پایان برد(ما در این مذاکرات و در این توافق در بخش امنیت ملی دستاورد بسیار بزرگی داشتیم) و توطئه آمریکاییها و حتی ناتو این بود که به ساحل آبهای خزر سربازهایشان را بیاورند!!!!!
ظریف هم مطابق روال معمول خود طی یک گفتگوی ویژه تلویزیونی شرکت کرد تا آنچه را که برخی رسانهها به آن عنوان ترکمانچای دوم دادهاند، پیروزی و دستاورد جلوه دهد.
از صحبت های ظریف و روحانی چنین بر میآید که درباره رسیدن پوتین سربازهای آمریکایی و ناتو به ساحل خزر، تنها یک دست آویز بهمنظور توجیه و به خیال باطل جلب حمایت همسایگان خارجی و شمالی است.
ظریف در توجیه اینکه چرا از حقالسهم 50 درصدی خود به سهم 11 درصدی عقبنشینی کرده، گفت: «ببینید 50 درصد که... شما تصور بکنید این دریای خزر را حالا در این دریا تصور کنید ایران 50 درصد را داشته باشد، یا این 50 درصد میآید تا بالای ترکمنستان و آذربایجان، یعنی ترکمنستان و آذربایجان اصلاً هیچ سهمی از آب ندارند یا ما باید یک کله قندی در دریای خزر بکشیم تا بالای آبهای داخلی روسیه که 50 درصدش برسه به ایران، من کاشکی نقشههای اینها را آورده بودم...و یک سری توجیهات به دور از واقعیت ... اما در ورای همه این توجیهات، روسیه و سه کشور دیگر( قزاقستان ، ترکمنستان ، آذربایجان) دستاوردهای کلانی از کنوانسیون اخیر خزر بهدست آوردند و انعکاس آن در روزنامههای روسیه چنان است که گویی در جبهه جنگ جهانی پیروز شدهاند، چرا که روسیه با امضای کنوانسیون فعلی ، محل استقرار امنی برای ناوگان دریایی خود در آبهای دریای مازندران دست و پا کرده است.
به این ترتیب کشور بازنده تمام عیار این ماجرا بود شکستی که می توان از آن ترکمنچای دوم یاد کرد ، با بررسی و تأمل تاریخی ، دو قراردادی که در سالهای 1921 و 1940 میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی بسته شده بود سهم این دریا میان 2 کشور به صورت مساوی تقسیم شد و از سویی در 21 دسامبر سال 1991 جمهوریهای شوروی سابق با امضای اعلامیه «آلماآتا» متعهد شدند که به قراردادهای شوروی با دیگر کشورها پایبند باشند بر این اساس، کلیه کشورهای حاشیه خزر بهلحاظ حقوقی موظف هستند تا نسبت به مفاد قراردادهای 1921 و 1940 میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی متعهد باشند خب این تا این جای کار اما مشکل ریشهای درباره کنوانسیون فوق آن است که وزارت امور خارجه تا امروز با مخفی کاری مفاد آنرا اعلام نکردند، اما دم خروس از طرف روسیه بیرون زده و اعلام کرده با امضای توافقنامه بر سر دریای خزر یک پیروزی بزرگ برای روسیه کسب کرده و همچنین اعلام داشت؛ کمترین سهم به ایران تعلق گرفته است.
این قرارداد، قراردادی دو سر باخت ، وطنفروشانه بوده که توسط دستگاه دیپلماسی این دولت که بدون هیچ ابایی سرمایههای ملی را به تاراج گذاشته منعقد گشته و این قرارداد که ترکمانچای جدید است، را با پنهانکاری به امضاء رساندند.
نادیده گرفتن دولت رفسنجانی نسبت بهحقوق ایران در خزر
اگر به 22 سال پیش، یعنی به سال 1375 برگردیم به پس از تجزیه شوروی در سال 1991، دولت رفسنجانی به اتحاد جماهیر شوروی را بهرسمیت شناخت و با این اقدام، ایران را به لحاظ نظام حقوقی خزر مقابل 4 کشور، بهجای یک کشور قرار داد، و چشم خود را به سهم 50 درصدی ایران از ذخایر زیر بستر دریای خزر بست. در صورتیکه آخرین قرارداد گواه است که در سال1921 میلادی که فی مابین ایران و اتحاد جماهیر شوروی منعقد گشته بود برای بهرهبرداری در مارس 1940 هم مورد تأکید قرار گرفت، البته در آن زمان هنوز ذخایر عظیم نفت و گاز در زیر بستر دریاچه خزر کشف نشده بود اما در مورد بهرهبرداری از ذخایر آبهای این دریا، بر سهم مساوی دو کشور ساحلنشین تأکید شده بود.
سقوط سهم ایران از دریای خزر از 50 درصد به20درصد و نهایتاً به 11 درصد
جمهوریهای جدید حاشیه خزر آمدند خودسرانه ذخایر زیر بستر این دریا را با توافقهای دوجانبه بین خود تقسیم کردند و برای بهرهبرداری ، قراردادهای کلانی با شرکتهای نفتی آمریکایی و اروپایی منعقد کردند که در دولت خاتمی وقتی متوجه شدند طرف مقابل یعنی آن کشورها، ایران را در مقابل کار انجام شده قرار داده است، از سهم 50 درصدی صرف نظر و با پیشنهاد تقسیم ذخایر بین 5 کشور ساحلی به 20 درصد سهم برای ایران رضایت دادند.
در دولت احمدینژاد هم با سهم 13 درصد به بستر و زیر بستر نزدیک سواحل ایران موافقت کرد.
در پنجمین اجلاس حل و فصل مسائل فیمابین 5 کشور ساحلی دریای خزر
دولت روحانی در مورد تصمیمات این اجلاس در مورد حقالسهم ایران از دریای خزر، سیاست پردهپوشی و سکوت در پیش گرفته و اطلاعات روشنی ارائه نمیکند که حق حاکمیت ایران کمتر از سیزده درصد احراز شده است و همچنان تحدید حدود ، تعیین شیوههای ترسیم و تعیین خطوط مبدأ و سهمیهبندی در ابهامه و سهم ایران از خزر که در واقع مسائل اصلی است و میزان بهرهبرداری هر کشور از منابع دریایی و زیرسطحی دریای خزر را مشخص میکند ، در مهرفته ...
مکانیسم عقبنشینی از سهم 50 درصدی اولیه تا سهم زیر13درصدی کنونی حکایتگر اینه که روسیه ، قزاقستان ، ترکمنستان و آذربایجان با یکدیگر همنظر و یکصدا و متحد هستند و ما در مقابل اینها تنها هستیم و حتی آنها کنفرانسهای چهارجانبه برگزار میکنند...حکایتگر این است در کنوانسیون حقوقی دریای خزر موضعگیریهای ما خیلی جدی نبود و فریب روسها را خوردیم که خود را طرفدار نظریه مشاع نشان میدادند ، و دیدیم که در میان راه با یک چرخش آمدند بستر را تقسیم کردند و با همین تقسیمبندی سهم ما بین یازده تا دوازده درصد شد.
انتهای پیام/*