گفتگو با ابراهیم شهدوستى
کد خبر: ۶۵۲۸۲۲
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۰:۱۹ 09 September 2018

پیرمرد رنجور لنگ لنگان در را به روى مان گشود. از هشت سال پیش که سر فیلم “سفر”ساخته “ ماشااالله راجى “ او را دیده بودم بسیار شکسته تر به نظر مى آمد. کوچه مسجد صاحب الزمان محله شهناز مثل همیشه پر تردد است. “خالو ابرام” مرا که مى بیند با شوخ طبعى همیشگى اش لب و لوچه اش را به سبک اداهاى ابراهیم منصفى کج مى کند و مى گوید ؛” پسر [با ضمه تلفظ مى کند ]تو اینجا چه کار مى کنى؟” تو براى من مى شناسى ؟!”. مطایبه اش تمام مى شود.انگار غم دارد. اشاره به پاهایش مى کند و مى گوید ؛ “ سه سال است که صاحب مرده امانم را بریده” . از روزگارش مى پرسم سرى تکان مى دهد و دعوت به داخل شدن مى کند. “ ابراهیم شهدوستى” خواننده،نوازنده ، ترانه سرا و آهنگساز هرمزگانى اینک در سن شصت و چهار سالگى روبروى من و یوسف ملایى است و پاسخگوى پرسش هایى که قلمبه شده در سینه مان. گفتگو زیر حاصل دو ساعت نشست با خالو “ ابراهیم شهدوستى “ است.


از آنجا که ابراهیم شهدوستى از نادر موزیسین هاى هرمزگان است که احاطه بى نظیرى بر سابقه موسیقیایى این دیار دارد بفرمایید قابلیت هاى شاخص موسیقى هرمزگان چیست؟

ابراهیم شهدوستى - استان هرمزگان داراى یکى از غنى ترین موسیقى هاى ایران است. هرمزگان به علت تلاقى فرهنگى و مجاورت با کشورهاى عربى و مراوده با هندوستان و کشورهاى آفریقایى به ویژه زنگبار و سواهیل (تانزانیا و کنیاى فعلى ) موسیقى اش ملهم از این سه منطقه است.

سازهاى ضربى اصلى ترین سازهاى منطقه محسوب مى شود. همه هرمزگانى ها ضرب و ریتم را به معناى اولیه اش مى شناسند. سه ساز دهل، کسر و پى په سازهاى اصلى موسیقى منطقه اى هرمزگان است البته این الهام به مفهوم
عدم پذیرش تأثیر از موسیقى دیگر مناطق ایران نیست. ساز کرنا به عنوان ساز همراه سبب ترکیب و تلفیق مناسبى در موسیقى شده است.
شنیده ام نت کردن موسیقى محلى هرمزگان بر پایه سه ساز اصلى کمى سخت است؟

ابراهیم شهدوستى - درست است دهل بر مبناى یک دوم است و کسر ضد ضرب است و پى په حالت همراه کنندگى دارد. بدین خاطر در منظر بیرونى نت کردن آن سخت جلوه مى دهد.
این موضوع سبب تشخص موسیقى هرمزگان در بین موسیقى دیگر نواحى ایران مى شود؟

ابراهیم شهدوستى - شروع ریتم در موسیقى معروف به لوطى در هرمزگان ملایم و با شیب مناسبى اوج مى گیرد و اگر مثال بین المللى براى آن داشته باشیم مانند موسیقى والس، مامبو و اوج آن سوپر مامبو است.

مى توان شباهت هاى موسیقى هرمزگانى را که عنوان کردید به عنوان شاخص در قیاس با موسیقى دیگر جوامع بین المللى دید ؟

ابراهیم شهدوستى - بگذار با ذکر خاطره اى از مادر مرحومم این موضوع را توضیح دهم. مادر من شخصى امى بود اما هوش موسیقیایى خوبى داشت. روزى اثرى از جیپسى گینگ گذاشته بود و خواننده معروف گروه “ مانى تاس “
آن را مى خواند. مادر آن را که شنید به من گفت؛” این مرد زهیرى مى خواند!” به مادر توضیح دادم که خواننده این آواز در اسپانیاست و هزاران فرسنگ با میناب فاصله دارد تعجب کرد .دقت که کردم دیدم شباهت بى نظیرى با هم
دارند. بسیارى از نواهاى هرمزگانى به ویژه در میناب مانند “شروند” ،”کوندرى”، “ بن مغى”، “ حیدر بگى” و “ حسینى” داراى حرف و ارائه در سطح جهان است.
تا به حال براى جمع آورى موسیقى نواحى هرمزگان به صورت علمى کارى انجام شده است ؟

ابراهیم شهدوستى- در اواخر دهه چهل یا اوایل دهه پنجاه جمعى از دانشجویان مدرسه عالى موسیقى به بندرعباس آمدند و من با توجه به آشنایى با مناطق استان از طرف مدیر وقت فرهنگ و هنر (آقاى فکور ) ماموریت یافتم راهنماى آنان باشم. این دانشجویان در منطقه “سر کم حکمى میناب “ و” هرمودر ایسین” ناظر اجراى نوازنندگان محلى بودند و با تهیه عکس و فیلم مواد جمع آورى شده را به تهران انتقال دادند.
آیا درست که ریشه لوطى ها ( لفظ اتلاقى نوازنندگان محلى هرمزگان ) به هند بر مى گردد ؟

ابراهیم شهدوستى - بر اساس روایت هاى تاریخى در زمان ساسانیان و پس از جنگ هاى کشدار ایران و روم روحیه مردم خموده و به قول امروزى ها داغان بود به در خواست پادشاه ایران و پذیرش پادشاه هند براى تلطیف روحى ایرانیان هزاران رامشگر و خنیاگر هندى به سوى ایران روانه شدند و پنج هزار گاو هم پادشاه ایران به آنان هبه کرد تا در سراسر ایران پراکنده شودند و به خنیاگرى به پردازند.
این قوم را “ گوسان” مى گفتند و کولیان پراکنده در سطح جهان از نسل آنان است و بعید نیست که لوطیان منطقه هرمزگان نیز از احفاد آنان باشند.

اختصاصات ظاهرى وشباهت هاى لوطیان هرمزگانى با گوسانان براساس روایتى که جنابعالى فرمودید درست است؟

ابراهیم شهدوستى - لوطیان و کولیان مردمى شادخوار و اهل طربند و ابزارساز و گریزان از فضاى شهرى و رها در دامان طبیعت ،اگر به این قضایا هم دقت کنیم متوجه این قرابت مى شویم.

جنابعالى به تأثیر پذیرى موسیقى هرمزگان از هند اشاره کردید این تأثیر پذیرى بر روى جنابعالى چگونه بود؟

ابراهیم شهدوستى -در دوران طفولیت من تنها وسیله ارتباط علاقه مندان در بندر با موسیقى خارج از استان و جهان رادیو بود. رادیوهاى لامپى با باترى هاى موسوم آندریا بسیارسنگین و داراى آنتن هوایى بود. ایستگاه هاى رادیویى به ویژه “صوت العرب”از مصر با پخش ترانه هاى “ام کلثوم”،”عبدالحلیم حافظ”،”اسمهان “و”فرید الاطرش” و “رادیو دهلى” با پخش گاناهاى هندى از آواز خوان هاى معروف آن کشور مانند “محمد رفیع”،”لاتا “و “موکش” و پخش آواز هاى هنرمندان ایرانى به این شوق دامن مى زد.

گاهى هم اتفاقات مضحکى در استودیو زنده مى افتاد چون پخش اشتباهى صفحات و عوض کردن ناشیانه صفحات 48 دور یا به صدا در آمد ساعت پاندولى درون استودیو که مجرى رادیو دهلى با لهجه هندى مى گفت؛”شنوندگان عزیز نترسید صدایى که شنیدید از گندك ساعت است...!”

ورودت به فعالیت هاى موسیقیایى از کى بود؟

ابراهیم شهدوستى-سال 47 به اردو دانش آموزى رامسر به سرپرستى مرحوم “حسین بنجورى”اعزام شدیم و شبى که قرار بود برنامه اى از تلویزیون ملى ایران با حضور “پرویز قریب افشار “ شومن معروف از سوى بچه هاى بندرعباس اجرا شود و پخش مستقیم بود خواننده اصلى که دختر خانمى به نام “سیما محمدى”از اهالى لنگه بود وقتى جمعیت را دید ترسید و حاضر به اجرا نشد و چون من در گروه “صالح آتون”سازهاى ضربى مى نواختم و دیدن
جمعیت براى من عادى بود به اجراى برنامه پرداختم و برنامه اى که حتی خانواده ام در خرمشهر موفق به دیدن آن شده بودند.

ترانه اى که در آن سال در اردوى رامسر اجرا کردید و مورد استقبال قرار گرفت چه نام داشت؟

ابراهیم شهدوستى-ترانه معروف “اى سیاه زنگى”،”هله هله گرگ چمبرى”و ... طورى از اجراى گروه بندرعباس خوششان آمد که یک ساعت وقت اضافه به ما دادند.

جنابعالى از هنرمندان فرهنگ و هنر بودید در این رابطه آموزش رسمى یافتید؟

ابراهیم شهدوستى -از سوى فرهنگ و هنر آن زمان به تهران اعزام شدم تا در کنار استادان مبرز موسیقى ایرانى اصول و قواعد ضرب نواختن را یاد بگیرم. “حسین تهرانى “استاد تمبک که استاد ضرب من بود با دیدن استعداد سرشارم به ذوق آمده بود و در پایان دوره کتابى که موضوعش در رابطه با سازهاى ضربى بود را با دستخط خودش امضا و به من تقدیم کرد که هنوز آن را دارم.

علاوه بر سازهاى کوبه اى چه ساز دیگرى مى نوازى؟

ابراهیم شهدوستى- از رده سازهاى ضربى و کوبه اى تومبا،درامز ،جیمبى و تمامى سازهاى محلى کوبه اى و گیتار نیز ساز اختصاصى ام است.

از تشکیل گروه هنرى” لیوا “ بگویید؟

ابراهیم شهدوستى-پس از موفقیت در اردو هاى رامسر به دعوت شخصى در کافه اى در تهران به نام مارکیز درامز و جاز مى نواختم. این کافه در پشت سینما شهر قصه قرار داشت.یک تابستان قرارداد داشتم و بعد از اتمام قرار داد به بندرعباس آمدم و قبل از من شیخ على علوى و غلامعلى توسلى بندى(گروهى) به نام “وامپیرز” داشتند و ما به اتفاق دوستان نیز بندى به نام “لیوا”با حال و هواى بومى ساختیم.

اعضاى گروه لیوا چه کسانى بودند ؟

ابراهیم شهدوستى- “مرحوم احمد قاسمى (ملقب به احمد کوچوکو)” نوازنده درامز و جاز،”جمشید شاه ایلى” بچه گچساران نوازنده گیتار،شهریار نصیرى بچه بندر پهلوى (انزلى)که پدرش ناخداى یدك کش بود نوازنده ارگ و
من که ساخت ترانه و آهنگ و گاهى نیز خوانندگى آن را به عهده داشتم بعدها “عبدى بلوچى”به عنوان نوازنده گیتار بیس و “حسبن قدسى نژاد (ملقب به کارلوس)”به عنوان خواننده به گروه اضافه شد گروه از ابتداى دهه پنجاه
فعالیتش را آغاز کرد و قبل از انقلاب نیز از هم پاشید.

یکى از خاطره انگیز ترین ترانه هاى این گروه ترانه “تورگ”با صداى احمد کوچوکو بود که شما نیز از آن اجراهایى داشتید؟

ابراهیم شهدوستى-(دلگیرانه و با شکایت) عده اى غرض ورزانه این ترانه را متعلق به من نمى دانند اما محض اطلاع شما این ترانه را من براساس روایت فولکلور مادر بزرگم ساختم و آهنگسازى اش هم به عهده خودم بود. (در اینجا بخشى از ترانه تورگ را مى خواند؛”تو بشنو اى حکایت / حکایت تورگ وا آدم/هر دو شون دوست هسترن /تورگ ایگو مه ورورم/همسایه مح جعفرم/هوندم که مرغى ببرم / باز سنگ شو زد توى سرم /اى خصلت تورگونن...من در این ترانه مى خواستم تورگ صفتى (شغال صفتى)برخى از دوستان را نشان بدهم که به ظاهر دوستند ولى از پشت خنجر مى زنند و خیانت مى کنند و به دوستى شان اعتبارى نیست (مى خندد و مى گوید مثل دوستان شفیق ما که جلو رویمان یک چیز و پشت سرمان هزار چیز مى گویند)

در مورد ترانه معروف دیگر شما “فقیر” مى گویند جاى تشکیک وجود دارد!؟

ابراهیم شهدوستى -(بر افروخته مى شود)ببین اخوى ترانه هاى بندرى قدیمى چون شناسنامه ندارند و در جایى به عنوان مرکز اسناد و آرشیو ثبت نشده هر کسى به خودش اجازه مى دهد که خودش را صاحب اثر بداند. از محمود
جهان گرفته تا امید آجیلى یا حتی در بین خودمان فاطمه رضایى مدعى است که صاحب “ترانه پشت باغ مولوى” است .این ترانه را مرحوم ناصر عبداللهى هم خواند و الحق خوب اجرا کرد سپس آجیلى خواند با عنایت به اینکه این ترانه از ناصر است در این بین فاطمه رضایى ناراحت شد البته با آنتریک عده اى،در صورتى که این ترانه نه مال ناصر است و نه فاطمه رضایى بلکه متعلق به “صالح آتون “است.

ترانه هاى گتوك،سیاه زنگى ،هله گرگ چمبرى نیز همین داستان دارند؟

ابراهیم شهدوستى -برخى از بیخ و بن منکر فعالیت هاى هنرى من هستند انگارى،من ترانه سیاه زنگى را براى نمایشنامه اى ساخته بودم و قضیه استنکاف دختر لنگه اى را به شما گفتم این ترانه که اجرا شد برخى ازخوانندگان در سطح ملى نیز خواندند. یا در مورد ترانه فقیر(فخیر)در آلبوم “لیواى دو” که بعدها اجراهاى متفاوتى از آن دوستان داشتند نقش معنوى من نادیده گرفته شد ( و بخشى از ترانه فخیر را مى خواند”توى دستون فخیرم /زندگى کوه بلندن/ هدفم نقطه اوجن /راه فتح قله بندن/نه با حسرت نه با آه ن/نه با نغمه سرودن/نه با تلاش بى نهایت /روزونم تاریک ابودن...”

باز خوانى ترانه هاى قدیمى امرى مرسوم و عادى ست در تمام جاهاى دنیا به نظر شما در ایران چرا این همه بلبشو است؟

 

ابراهیم شهدوستى-ایران جزو کشورهاى رعایت کننده کپى رایت و حق انحصارى ارائه اثر توسط مولفان و مصنفان نیست و این یک ضعف و خلا محسوب مى شود.از این گذشته اثر را مثله مى کنند در بازخوانى دست آوردن در اساس ترانه جایز نیست افزودن ساز فقط مى تواند به باز خوانى آن کمک کند.
انتهای پیام/*

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار