مرور روزنامه‌های چهارشنبه ۲۳ مردادماه:
حمایت قضایی از «سوت زنی»، مدیر جوان، قربانی شفاف‌سازی یا انتصاب غیرقانونی؟، سلاح جدید پوتین،، بیانات رهبر انقلاب در دیدار هیئت انصارالله امارات، چرخش عاقلانه. پای دولت در کفش خصوصی‌ها،فرار مغزها، سرگشته میان آمارها و تعاریف:،اخذ سود از مابه‌التفاوت فروش یکجا، آیا لندن به دنبال رفع توقیف نفتکش گریس 1 است؟، تفکیکِ اصلاح‌طلبی از اصلاح‌طلبان ، حملات رسانه‌های خاص علیه شخص رئیس جمهور و دولت و افزایش21 درصدی پرونده‌های قاچاق از مواردی است که موضوع گزارش های خبری و تحلیلی روزنامه های امروز شده است.
کد خبر: ۷۷۱۶۰۱
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۶ 14 August 2019

حمایت قضایی از «سوت زنی»، مدیر جوان، قربانی شفاف‌سازی یا انتصاب غیرقانونی؟، سلاح جدید پوتین،، بیانات رهبر انقلاب در دیدار هیئت انصارالله امارات، چرخش عاقلانه. پای دولت در کفش خصوصی‌ها،فرار مغزها، سرگشته میان آمارها و تعاریف:،اخذ سود از مابه‌التفاوت فروش یکجا، آیا لندن به دنبال رفع توقیف نفتکش گریس 1 است؟، تفکیکِ اصلاح‌طلبی از اصلاح‌طلبان ، حملات رسانه‌های خاص علیه شخص رئیس جمهور و دولت و افزایش21 درصدی پرونده‌های قاچاق از مواردی است که موضوع گزارش های خبری و تحلیلی روزنامه های امروز شده است.

به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز چهارشنبه بیست و سوم مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب در دیدار با هیئتی از انصارالله یمن درباره ایستادگی دربرابر تجریه یمن، گزارش یک روزنامه از حملات گسترده رسانه ای علیه دولت و شخص رئیس جمهور، حمایت قضایی از سوت زنی، خروج متهم ارزی به قصد نجف و بازداشت حسن عباسی در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده اند.

 

در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:

ژست آزادی بیان با تکصدایی در تلویزیون
محمد مهاجری روزنامه نگار طی یادداشتی با عنوان ژست آزادی بیان با تکصدایی در شماره امروز ایران نوشت: دروغ، تهمت، توهین و بدگویی بتدریج، از اینکه نیش عقربی باشد که از ره کین زده می‎شود به اقتضای طبیعت تلویزیون تبدیل شده. گویی، اصلاً اول برنامه می‎ریزند که به کسی یا دستگاهی بد بگویند و پیرو آن مصاحبه‎ای یا تحلیلی پخش می‎کنند که آن هدف را تأمین کند. از میهمانی دعوت می‎کنند که میراث‎دار شهیدی عزیز است. تریبون را به او می‎سپارند و او مسئولان بعثه حج مقام معظم رهبری و دیگر نهادهای مسئول را متهم می‎کند که درباره قربانیان فاجعه چهار سال قبل در منا، ساخت و پاخت کرده‌اند. ساعتی بعد، محتوای برنامه در فضای مجازی منتشر می‌شود. مسئولان صدا و سیما هم به احتمال زیاد از طریق همین فضا متوجه می‌‌شوند که چه دسته‌گلی به آب داده‌اند و به تلاش می‌‌افتند تا قضیه را جمع وجور کنند.
اولین ژست، ژست آزادی بیان و تعاطی افکار است که ایهاالناس یک نفر آمده در تلویزیون و حرفی زده که نظر شخصی اوست؛ اگر کسی جوابی دارد بسم‌الله!

اولاً آقای رئیس صدا وسیما اگر به چنین برنامه‌هایی که از شبکه افق پخش می‌‌شود دقت کند، درخواهد یافت که از این نمونه دروغ و تهمت یک بار و دو بار نیست که گفته شده و اتفاقاً روی آنتن زنده هم رفته است. اما به نظر می‌‌رسد زور آقای رئیس آنقدرها نیست که جلوی دعوت از میهمان‌هایی را که در این برنامه حضور می‌‌یابند و طبق عادت یا از روی توهم، دروغ می‌‌گویند بگیرد. حتی نمی‌تواند پخش زنده این برنامه‌ها را که معمولاً برای امنیت ملی کشور هزینه می‌‌تراشند، متوقف کند و پس از بازبینی منتشر کند.
اگر قرار است مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید بترسد، پس باید تدبیری به اتاق مدیران صدا وسیما راه یافته باشد. بنابراین چاره‌ای جز این نمی‌ماند که تصور شود چنین اقداماتی از روی عمد صورت می‌‌گیرد. این تصور آنگاه قطعی‌تر می‌‌شود که صداوسیما به عنوان رقیب سیاسی دولت وارد میدان می‌‌شود و از جایگاه اپوزیسیون (همچون بی‌بی‌سی و رادیو فردا و تلویزیون وابسته به آل سعود) به دستگاه‌های اجرایی کشور حمله می‌‌کند.آن وقت آخر هرماه منتظر است از همین دولتی که از صبح تا نیمه‌شب به آن بد می‌‌گوید، مواجبش را بگیرد!
کاش تلویزیون به جای اینکه از آمارهای 90 درصد به بالا برای بینندگان خود حرف می‌‌زند، درباره عملکردش به یک نهاد بیطرف پیشنهاد نظرسنجی بدهد و با دیدن نتایج، ماست‌ها را کیسه کند و لااقل خودش را نفریبد.
ثانیاً فرض کنیم ژست آزادی بیان صداوسیما جدی باشد. اگر چنین است چرا رسانه ملی همیشه به یک سمت غش کرده و همواره یک بخش کوچک بداخلاق عصبانی از جریان‌های سیاسی جامعه قدر می‌‌بینند و در صدر می‌‌نشینند؟ واقعاً در بین این همه استاد دانشگاه و اقتصاددان و سیاستمدار و فرهنگ‌شناس و فرهیخته، تریبون باید دست چند نفر محدود بیفتد که معمولاً هم برای کشور هزینه‌ساز شود؟ این کجایش با ژست آزادیخواهی صداوسیما جور درمی‌‌آید که صداهای متعدد در جامعه از تلویزیون پخش نشود؟
خاطرم هست یکبار مقام معظم رهبری درباره صداوسیما فرمودند خودشان نیز منتقد این رسانه‌اند. همان موقع نوشتم اگر جای رئیس صداوسیما بودم با این بیان معظم‌له، اتاق کارم را ترک می‌‌کردم و کلید را به نگهبان می‌‌دادم و برای همیشه می‌‌رفتم.
راستش الان فکر می‌‌کنم ایشان آن توصیه را عملی کرده و من جای گلایه از ایشان را ندارم! چون اگر صداوسیما رئیس داشت و رئیسش در اتاق کارش بود نباید اوضاعش این همه شلم شوربا باشد!

پاداش به افشاگران فساد، «گام بزرگ» در مبارزه با فساد
جواد غیاثی طی در بخشی از یادداشت روز امروز خراسان با عنوان 4 نکته درباره «گام بزرگ» در مبارزه با فساد نوشت: تجربیات جهانی حکایت از آن دارد که قوانین حمایت از افشاگران فساد دو دسته کلی هستند؛ عمومی و بخشی. واقعیت این است که میزان و نوع فساد، جنس مفسدان و ماهیت گزارشگران فساد در حوزه های مختلف متفاوت است؛ مثلا در حوزه پزشکی و سلامت، با نوعی از فساد و نوعی از گزارشگران مواجهیم که در حوزه بانکی یا نفت و گاز دیده نمی شود. ممکن است در حوزه پزشکی صرفا مردم عادی گزارشگر باشند اما در حوزه داروسازی کارشناسان شرکت ها گزارشگر شوند و در حوزه محیط زیست نهادها و تشکل های مردمی. علاوه بر آن فرایند صحت سنجی گزارش های مردمی و ... نیز در این حوزه ها کاملا متفاوت است و اقتضائات خاص خود را دارد. بنابراین در دنیا، فارغ از قوانین و دستورالعمل های کلی، قوانین بخشی نیز برای حمایت از افشاگران تدوین شده است.
اگرچه در اصل حمایت از افشاگران و فواید بسیار آن حرفی نیست اما طراحی نادرست حمایت ها و مشوق ها ممکن است به بروز انحرافاتی منجر شود. مثال ساده این است که فردی به اتکای حمایت های ایجادشده، علیه مدیر یا فرد دیگری اقدام به پرونده سازی کند و سپس برای مختومه کردن پیگیری های خود، درخواست مصالحه کند.

ممکن است یک مدیر ( و لو سالم) به خاطر مشغولیت های بسیار، ترجیح بدهد با دادن امتیازی پرونده را مختومه کند تا این که وارد فرایند حقوقی و قضایی شود. بنابراین طراحی ساز و کارها و دستورالعمل های مربوط، تعیین میزان پاداش، روند تایید ، پیگیری و ... باید به نحوی باشد که به صورت بالقوه انگیزه انحراف ایجاد نکند. بلکه بیشترین امتیازها و مشوق ها در مسیر صحیح ترین رفتار در نظر گرفته شود.
مسئله مهم دیگر این است که برخی مفاسد، هم اکنون تبدیل به رویه شده است و با وجود تصریح در قانون در عمل به عنوان فساد یا خلاف شناخته نمی شود. برخی قوانین نیز مبهم و گنگ هستند. استفاده از ظرفیت های مردمی برای افشای فساد یک مقدمه مهم دارد و آن تصریح موارد فساد است.
متاسفانه مسئله افشاگری فساد، با وجود اهمیت بسیار زیاد در فضای عمومی، رسانه ای و فرهنگی کشور مظلوم است. قبل از همه موارد فوق، لازم است اذهان و تصورات ذهنی مردم در خصوص گزارشگری روشن تر شود و با برداشت های غلط مبارزه شود. متاسفانه ممکن است برخی با زدن برچسب هایی مثل خبرچینی و ...، افشاگری را به عملی مذموم تبدیل کنند.
بنابراین در ضمن طراحی صحیح ساز و کارهای مربوط و رعایت اصول رفتاری در آن ها، توجه به اقتضائات بخشی و رفع ابهامات قانونی، باید پیوست های فرهنگی مربوط نیز لحاظ شود تا به مرور شاهد یک حرکت بزرگ در مبارزه با فساد باشیم.

ایران در جنگ تمام عيار‌ نفتي
ميثم شرفي در بخشی از یادداشتی که روزنامه اعتماد در شماره امروز خود منتشر کرده نوشت: ‏ايران درگير يك جنگ تمام‌عيار در برابر يك تروريسم همه‌جانبه اقتصادي است، اين نه امر عجيبي‌ است و نه تازه. يك هدف اين تروريسم اقتصادي افزايش نارضايتي عمومي‌ جامعه ايران، بيكاري و گسترش فقر است. اين پديده ناشناخته و غريبي نيست. اما آنچه كه كمتر ديده مي‌شود، اهدافي‌ است كه امريكا در اين جنگ دنبال مي‌كند.
امريكا با كوبيدن بر ميخ جنگ تجاري و به خطر انداختن چشم‌انداز رشد اقتصادي توانسته قيمت نفت را كنترل كند، اما براي دستيابي به ظرفيت خالي احتياج به اخراج نفت ايران از بازار دارد. بايد بازار را به نبود نفت ايران و بودن نفت امريكا عادت داد تا بتوان سرمايه‌گذار جذب و رشد توليد ايجاد كرد. خطر بزرگ اين استراتژي اين است كه با تداوم سرمايه‌گذاري، امكان توسعه تكنولوژيك و كاهش هزينه‌هاي توليد نه محتمل كه محتوم شود. به همين علت است كه ايران بايد از بازارهاي خود با چنگ و دندان صيانت كند، حتي اگر نتيجه آن انعطاف‌پذيري در قيمت باشد. اين جبهه‌اي است كه ما مي‌توانيم با تماميت‌خواهي‌ امريكا مقابله كنيم. امريكا و شخص ترامپ آنقدر در اين حوزه آسيب‌پذير است كه يك هدف چين براي ادامه خريد نفت از ايران و حتي افزايش آن در ماه‌هاي اخير (و ادامه افزايش احتمالي آن در ماه‌هاي آينده)، ايجاد مازاد توليد در بازار و كاهش قيمت نفت براي ضربه اقتصادي به اقتصاد نفت امريكا و سياسي به شخص ترامپ است. اينجا جايي‌ است كه منافع بلندمدت ايران به ميان‌مدت چين گره خورده، ادامه توليد و فروش نفت ايران و كاهش مديريت‌شده قيمت نفت دقيقا هدف سياسي است كه شخص زنگنه و مجموعه وزارتش آن را بايد پيگيري كنند و به نظر مي‌رسد با درايت تمام در حال انجام آن هستند.

اين اصلي‌ترين موضوع جنگ ما و امريكا و (حتي مقابله ما با عربستان) است. ‏درگير جنگيم و بقا در اين جنگ مستلزم فداكاري در برخي‌ حوزه‌هاست. نه تنها حكم عقلي بلكه مصلحت اقتصادي براي نسل فعلي و آينده اين است كه از بازار نفت ايران در برابر مهاجمين جديد بازار حفاظت شود. اين حفاظت به معناي انتخاب درآمد كمتر از نفت و پذيرش مقطعي تاثيرات منفي‌ امن بر بودجه است. ارجحيت بايد بر ارسال مداوم محموله‌ها باشد، فارغ از اينكه مجبور به ارايه تخفيف شويم و فارغ از اينكه پول آن با تاخير در چارچوب‌هاي مختلف به ايران برسد. ظرفيت‌هاي اقتصاد ما قدرتمند‌تر از ظرفيت‌هاي سياسي مجموعه ترامپ يا ظرفيت‌هاي اقتصادي- سياسي عربستان براي تحمل كاهش درآمد نفتي‌ است./ح

 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار