با گذشت زمان در بسیاری از شهرستانها با کاهش تعداد بیمار مراجعه کننده به مطبها و افزایش قیمت ملک نیمهتجاری، کاهش نسبت درآمد به خواب سرمایه؛
مالکین مطب ها را به تغییر کاربری وادار خواهد کرد.
این مساله حتی در مطبهای پُرمریض کلانشهرها هم به علت جذابیت بالای تجاری مکان مطبها، به شکلی دیگر انصراف ناچار از مطبداری با کاهش نسبت سود به زیان، ایجاد خواهد کرد.
در یک بررسی کلان علمی، نمونهگیری نباید از مقادیر پَرت آغاز شود. ما مطبهایی هم داریم که بالغ بر ۱۰۰ بیمار در یک شیفت کاری ویزیت میشوند، اینطور مطبهای اسطورهای غلطانداز پنجهطلاییها! یک بایاس و تورش آماری به عنوان مقادیر پرت با خارج شدن از منحنی توزیع نرمال ایجاد میکنند و در بحث کلان نباید لحاظ شوند.
متأسفانه مردم هم همینها را فقط میبینند! میانگین ویزیت بیمار در بیشتر مطبها واقعاً ۲۰ تا ۳۰ بیمار است، مسأله فقط این هم نیست.
عرف کاربری مطبها طوریست که مساحت استاندارد یک مطب به عنوان محل کار با میانگین ۷۰ متر از میانگین بیشتر اماکن کسب و کار یک نفره بیشتر است.
ساعات کار شلوغ یا واقعی کار اکثر مطبهای معمولی ۳ ساعت است و اگر چه مطبها متوسط ۵ ساعت باز هستند، اما معمولاً یک واحد کسب و کار باصرفه باید ۱۰ ساعت با کارآیی مفید باز باشد تا ارزش «خواب پول ملک» مفهوم اقتصادی داشته باشد.
این اعداد که گفتیم بسیار متغیر است اما یک حساب سرانگشتی بود تا اعلام شود کاربری مطبی یک ملک ۷۰ متری در یک منطقه تجاری با ۳ ساعت کار مفید، کم کم دارد از صرفه محاسبه هزینه تمام شده به درآمد شامل اتلاف خواب پول قیمت ملک خارج میشود.
به عبارتی با توجه به قیمت چند میلیاردی بیشتر اماکن ۷۰ متری مناطق تجاری، اختصاص این اماکن جهت ۳ ساعت کارکرد مفید، عاقلانه نیست. ببینید، کم کم با چند اتفاق جالب روبرو خواهیم شد.
اول تغییر کاربری بسیاری از مطبها در مناطق تجاری شهر به سایر مغازهها و مکاسب است. این اجتنابناپذیر است و کوچ مطبها به مناطق دورافتادهتر رخ میدهد.
دومین اتفاق بروز و شیوع مطبهای چند منظوره است؛ مطبهایی که در ساعات عدم فعالیت، فعالیت تجاری دیگری با مدیریت جداگانه داشته باشند! یعنی با تغییر دکور ساعات غیر طبی را به خرت و پرت فروشی مثل لباس یا اسباببازی فروشی یا دفتر شرکت معاملاتی توسط فروشنده ثالث اختصاص دهند!
همین ملک مجبور است عصرها با تغییر دکور موقت به فعالیت زیانده پزشکی بپردازد. سومین اتفاق طلوع مطبهای مشترک چند نفره شیفتی ست!
اگرچه ملک شریکی از زن شریکی آزارندهتر است اما این تسلیم حتمی ست! مثلاً سه یا چهار پزشک به توالی و تناوب مثل درمانگاه در ساعات متفاوت با تقسیم ساعات به استفاده از یک مطب نوبتی مشترکا بپردازند.
چهارمین اتفاق مطب مشترک همزمان با اتاقهای جدا و کوریدور و سالن مشترک است تا هزینه مطب با درآمدش شامل خرج مبلمان، منشی و آب و برق...
به شکل تعاونی تأمین شود.
پنجمین حالت اجاره اتاقهای مطب توسط مالک اصلی به پزشکان مستأجر یا حتی ایجاد یک پاساژ طبی ویا حتی مختلط با سبزی فروشی یا فلافل یا پیتزا فروشی و اینطور کسب و کارهاست.
این متن که خواندید تم طنز نداشت؛ بلکه تعزیه طبابت در سرزمینمان بود؛ این تراژدی به زودی دودش هم به چشم شما نرود، خاکسترش بر موهاتان خواهد نشست...
متأسفانه اقتصاد سلامت را بچه محصلهای شاگرد زرنگی مینویسند که نهایت فهمشان از پول، نوازش قُلّکیست که خانوم معلم به خاطر انضباط بهشان جایزه داده بود...
انتهای پیام/*