با توجه به تعطيلى خيلى از مطبها در ماههاى آتى همكاران پزشک مستأجر توجه داشته باشند كه در قراردادهاى اجاره مطب شرط فسخى مندرج كنند كه منجر به عسر و حرج نشود.
ممكن است مالک محل مطب شما آنقدر طماع باشد كه با عنايت به لازم بودن عقد اجاره بخواهد تا پايان قرارداد از شما اجاره دريافت كند.
مرده خوارى قسمتى از فرهنگ طمعكار كفتارى ست كه به پلنگ زخمى لگد ميزنيم! لذا در تمديد قرارداد مطبهاى اجارهای زیانده حتی به قراردادهای ۶ ماهه فکر کنید.
از طرفی به اضافه كردن متنى شرط فسخ زودرس با پرداخت یک جریمه نقدی فسخ در قرارداد اجاره اقدام کنید، این حتی به شکل متمم و الحاقیه به قرارداد فعلی شما با شرط منضم ممکن هست.
موج اول تعطیلی گسترده مطبهای اجاری در پایان شهریورماه رخ خواهد داد. اما موج اصلی بسته شدن مطبها در دی ماه ۹۹ رخ میدهد لذا قراردادهای حوالی دی ماه را با احتیاط منعقد کنید.
کرونای پاییز و زمستان امکان فعالیت فیزیکی را با توجه به فقدان درآمد و ریزش بیمار سلب خواهد کرد.
این توصیه خصوصاً به جراحان عزیز است که از انتهای شهریور به دنبال شغلی باشید که معاش زن و بچه شما را تأمین کند.
با جراحی ۳ تا ۵ دلاری نمیشود خرج عیالواری را تأمین کرد و انفجار اجاره املاک در شهریور صرفه مطبها را منتفی میکند.
این غیر از تجاری شدن مطبهاست که مالک را مجبور میکند در اماکن مسکونی با مطب قرارداد نبندد و تغيير كاربرى تجاری شدن هم در بودجه بیشتر مالکین مطبها نیست.
يعنى شما را جواب خواهد كرد.
از طرفی تجاری شدن، اجاره مطب شما را دو برابر میکند پس انتهای شهریور حداقل ۴ فاکتور قطعی تعطیلی مطب شما خصوصاً جراحان را در پی دارد.
پیش از رسیدن به نقطه سر به سر شدن مصيبت با فاجعه، عادت به هشدار دارم.
به مطبهایی با متراژ نصف متراژ فعلی و کوچه پس کوچههای جنوب و حاشیه شهر عقب نشینی کنید.
سال ۹۹ میتواند خاطره مطبداری شخصی و اجارهای را به تاریخ بسپارد.
ما به آخر خط طبابت نرسيديم، طبابت ايرانى به محل عوض كردن خط رسيد.
ما همه، كارمندان دون پايه يک هلدينگ چشم تنگ «بادامى» اما توسعه طلب خواهيم شد.
تنها لذت این آوار مصیبت این است که داغ ننگ ماليات از مطب تعطيل به دل سنگ داروغه خواهد ماند.
از زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی نه میل سخن داریم
آوار پریشانی است رو سوی چه بگریزیم
هنگامه ی حیرانی است خود را به که بسپاریم
تشویش هزار آیا وسواس هزار اما
یک عمر نمیدیدیم در خویش چه ها داریم
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمیبریم ابریــم و نمیباریم
از زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی نه میل سخن داریم
ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید گفتیم که بیداریم
دوران شکوه باد از خاطرمان رفته است
امروز که سد بسته است خشکیده و بیباریم
از زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی نه میل سخن داریم
تشویش هزار آیا وسواس هزار اما
یک عمر نمیدیدم در خویش چهها داریم
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمیبریم ابریــم و نمیباریم
ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید گفتیم که بیداریم
من راه تو را بسته تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
از زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی نه میل سخن داریم
آوار پریشانی است رو سوی چه بگریزیم
هنگامه ی حیرانی است خود را به که بسپاریم
انتهای پیام/*