کد خبر: ۸۸۷۴۷۵
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۰:۴۱ 15 August 2020

1- بازار سرمایه طی ماه‌های اخیر بنا به دلایل مختلف از جمله بازدهی چندبرابری نسبت به سایر بازارها با اقبال عمومی مواجه شده و روزبه‌روز هم بر کثرت حضور متقاضیان برای فعالیت در این بازار افزوده می‌شود. طبق آخرین آمارهای رسمی، از جمعیت
85 میلیونی کشور در حال حاضر بیش از 15میلیون نفر کد بورسی فعال دارند و حداقل بیش از 5/5 میلیون نفر در آخرین عرضه اولیه سهام در بورس شرکت کرده‌اند، همچنین بیش از 49 میلیون نفر دارنده سهام عدالت هستند که البته بخشی از آنها جزو همان 15میلیون نفر دارنده کد فعالند.
این استقبال چشمگیر مردمی از بورس که تا کنون سابقه نداشته سبب شده تا به گفته مسئولان سازمان بورس طی سه ماه نخست سال جاری روزانه بین 1000 تا 1500میلیارد تومان نقدینگی روانه بازار سهام شود و کمتر خروج پول از این بازار داشته باشیم، البته در مقاطعی جزیی این مسئله رخ داده که در ادامه به علت بروز آن خواهیم پرداخت. به هر حال این روند ورود پول به بازار و متعاقب آن افزایش قیمت سهام، عده‌ای از کارشناسان اقتصادی را نگران ساخته و آنها معتقدند اگر روند کنونی رشد بی‌رویه بورس بدون کنترل قیمتها ادامه داشته باشد این بازار می‌تواند به تهدیدی برای کشور تبدیل شود و در آینده‌ای نه چندان دور با طیف وسیعی از مالباختگان بورسی مواجه می‌شویم. همچنین این گروه از کارشناسان بر این عقیده‌اند که شرایط بورس با وضعیت فعلی به نوعی شبیه قمار است که برندگان در آن با زیان دیگران به سود رسیده‌اند.
به نظر می‌رسد بخشی از این نگرانی‌ها بجاست و بخشی از آن صحیح نیست؛ آن قسمتی که به روند رشد بورس برمی‌گردد سخن قابل تاملی است زیرا وقتی بورس را ویترین اقتصادی کشور می‌دانیم طبیعی است که این ویترین بایستی بازتاب‌دهنده شرایط عمومی اقتصاد کشور باشد و نمی‌توان آن را تافته جدا بافته از وضع اقتصادی دانست. به عبارتی وقتی رشد اقتصادی سال 98 طبق آمارهای رسمی منفی بوده نمی‌توان شاهد رشد 10 یا 20برابری قیمت سهام برخی شرکت‌های بورسی که اتفاقا در سال گذشته زیان‌ده هم بوده‌اند، باشیم. البته برخی معتقدند این رشد قیمت سهام تابعی از تورم سالیانه است و نباید به آن خرده گرفت ولی به هرحال ‌اشکال حباب قیمتی در بسیاری از سهام‌ها بجایی است که نهاد ناظر باید نسبت به آن حساس باشد زیرا در حالی که شاخص بورس از ابتدای سال جاری از 500 هزار واحد به نزدیک دومیلیون واحد رسیده و 300 درصد رشد کرده است نرخ تورم ماهانه طی این چهار ماه کمتر از 20 درصد افزایش یافته است، بنابراین نرخ تورم و رشد بورس اصلا با هم مطابقت ندارد.
اما تشبیه بورس به قمارخانه صحیح نیست زیرا اولا طبق فتاوای مراجع عظام تقلید از جمله رهبر معظم انقلاب، بورس، بازاری است که در آن دارایی‌های مختلف مورد معامله قرار می‌گیرد. بنابراین فی نفسه ‌اشکال ندارد و درآمد و کسبی که از طریق بورس و خرید و فروش اوراق بهادار به‌دست می‌آید – با وجود امکان کم یا زیادشدن شاخص بورس – قمار محسوب نمی‌شود. ثانیا بورس‌بازی جمع جبری صفر نیست که عده اندکی در قبال زیان دیگران سود ببرند بلکه در بورس امکان سود بردن همه وجود دارد به شرط اینکه با دید سهامداری حداقل یکساله وارد بورس شوند.
2- همان‌طور که ‌اشاره شد حجم بالایی از نقدینگی طی ماههای اخیر وارد بورس شده و این روند ادامه دارد. از سوی دیگر در همین وضعیت، بخش اعظمی از بودجه دولت به دلیل تحریم‌های ظالمانه، کرونا و... با کسری مواجه شده است و تامین مالی شرکت‌های دولتی و غیر‌دولتی با مشکل جدی مواجه است. حالا اگر شرکت‌های مذکور در همین شرایط سخت بتوانند مشکل تامین مالی خود را از محل ورود پول‌های مردم به بورس حل کنند طبیعی است که بورس به جای اینکه تهدید باشد به فرصتی ارزشمند برای کشور تبدیل می‌شود. ظاهرا این اتفاق تا حدودی رخ داده و به گفته آقای قالیباف اصل رئیس‌ سازمان بورس در چهار ماه نخست امسال، ۱۰۰ هزار میلیارد تومان تامین مالی از طریق بازار سرمایه انجام شده است. البته این رقم در مقایسه با حجم پولی که به بازار آمده چندان بالا نیست ولی جای امیدواری است که شرکت‌ها از محل صرف سهام یا سلب حق تقدم، افزایش سرمایه ‌داده و تامین مالی کنند. همچنین اخبار دریافتی از مجلس شورای اسلامی نیز نشان می‌دهد نمایندگان محترم به دنبال تهیه طرحی برای تسهیل روند افزایش سرمایه شرکت‌ها از طریق بورس هستند. از طرفی دولت محترم هم خواهان فروش 220 هزار میلیارد تومان اوراق نفتی به مردم با هدف جبران کسری بودجه و کنترل نقدینگی است که البته هنوز سازوکارش را به طور دقیق مشخص نکرده و لذا نمی‌توان به طور شفاف درباره آن نظر داد اما به هر جهت می‌تواند از ظرفیت بازار سرمایه به شرط رعایت برخی ملاحظات بهره خوبی ببرد.
3- دولت محترم طی ماه‌های اخیر مدام از حضور مردم در بورس استقبال کرده و بر تسهیل این حضور تاکید کرده است. البته این اظهارات مثبت را باید به فال نیک گرفت ولی آنچه در این میان بسیار اهمیت دارد اعتمادسازی مسئولان محترم در عمل است. به عبارتی اگر دولت خواهان اقبال بیشتر مردم به بورس است و به نوعی هم در پی اجرای طرح‌هایی نظیر فروش اوراق نفتی است باید به گفته‌های خود در عمل هم پایبند باشد نه اینکه به مدت
سه ماه مدام از عرضه سهام شرکت‌های پالایشی در قالب صندوق «دارا دوم» به مردم وعده دهد ولی ناگهان به‌دلیل اختلاف دو وزیر اقتصاد و نفت بر سر چگونگی عرضه این سهام کل موضوع منتفی شود. عجیب اینکه شیوه اعلام خبر عرضه یا عدم عرضه صندوق دارا‌دوم هم از مسئولان دولت به شدت مخدوش بود مثلا روز دوشنبه هفته گذشته و در آغازین ساعات کاری بازار سرمایه ابتدا معاون سازمان خصوصی‌سازی حرف رئیسش را مبنی بر عرضه صندوق مذکور تکذیب کرد اما نیم ساعت بعد همین تکذیب دوباره تکذیب شد سپس وزارت نفت ادعای همکاری وزارت اقتصاد را تکذیب کرد، خلاصه تا ظهر این ماجرای عجیب و غریب ادامه داشت. این وضعیت که تا 24 ساعت بعد و با تایید نهایی عرضه دوباره صندوق مذکور کش پیدا کرد ضربه سختی به بورس زد و باعث ریزش بیش از
100 هزار واحد از شاخص بازار طی سه روز شد و در نهایت هم سبب خروج صدها میلیارد تومان از بورس شد.
حالا واقعا جای سؤال است که دولتی که می‌خواهد تا چند روز دیگر طرح فروش ده‌ها هزار میلیارد تومان اوراق نفتی را کلید بزند چگونه با این بی‌تدبیری در پی جلب اعتماد مردم است؟ آیا جا ندارد شخص رئیس‌جمهور محترم با عوامل این بی‌تدبیری برخورد کند؟
4- این بی‌توجهی دولت البته برای طیف وسیعی از سهامداران تازه‌وارد درس آموزنده‌ای داشت. اینان که طی ماه‌های گذشته فقط به افزایش بازدهی قیمت سهامشان عادت کرده بودند ناگهان دریافتند که همیشه قرار نیست بازار سهام یکطرفه بر وفق مرادشان باشد و سود ببرند بلکه این بازار روی دیگری هم به نام زیان یا کاهش سود دارد که باید هر سهامداری به آن نیز توجه کند. اساسا حلیت این بازار، شراکت در سود و زیان است. هرچند تجربه نشان داده با صبوری در این بازار می‌توان به سودی بیش از نرخ سود بانکی دست یافت.

منبع:کیهان

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار