به گزارش تابناک هرمزگان، مجید یوسفی در یادداشتی نوشت :مقدس، نام آشناترین واژه در قاموس حماسه های عزت آفرین ایران است که خاطرات دلاوری های آن، در تاریخ شکوهمند این دیار به یادگار خواهد ماند. زیباترین فصل این فرهنگ، خالقان این حماسه عظیم اند که با صلابت اراده و نور ایمان، رهنورد راه مقدّسی شدند که پاداش آن، جاودانگی و بقا بود.ا
امروز در جامعه در گذار به سر می بریم.در این جامعه بسیاری از ساختارهای کنونی و فعلی در حال تغییرات محسوس و غیر محسوس است، این تغییرات، جامعه را دچار بحران هویت می ساز و از پیامدهای تحولات سریع فرهنگی، فاصله نسلها و تقابل بین عناصر و خرده فرهنگهایی است که در سطح افراد، گروهها و نظامهای فرهنگی ظهور می کند.
تجربه دفاع برای کشورمان، پیامدهای فرهنگی ویژه ای داشته است، در فرهنگ دفاع مقدس، مقاومت، صبر، مبارزه و دفاع از کیان اسلامی، که در روحیه ایثارگری و شهادت طلبی خلاصه می شود، تاثیرات شگرفی بر حفظ و بالندگی جامعه دارد. فرهنگ دفاع مقدس، که از اندیشه های والای اهل بیت (ع) و تفکر ناب و زلال امام خمینی(ره) نشات گرفته بود تحول عظیمی را در جامعه رقم زد که مقام معظم رهبری از آن به عنوان گنج استخراج نشده یاد کرده اند که نه تنها براحتی و آسان به دست نیامده، بلکخ بهای سنگینی از سرمایه های عظیم انسانی و مادی این ملت به پای آن ریخته شده است، از اینرو به عنوان عوامل تاثیر گذار بر بالندگی و توسعه در جامعه باید مورد توجه قرار گیرد.
در حال حاضر ترویج فرهنگ دفاع مقدس در سطح عمومی جامعه به عنوان دغدغه از سوی کسانی مورد توجه قرار دارد که دل در گروی آن دوران دارند و همواره با آن به حیات خود ادامه میدهند و مسئولین و متولیان فرهنگی جامعه، همانگونه که نسبت به فرهنگ انقلاب اسلامی و فرهنگ عمومی جامعه بی مهری کرده و آنرا در مظلومیت کشاندند، دامنه این بی مهری و مظلومیت به فرهنگ دفاع مقدس نیز کشیده شده است.
هوشیاری در برابر پیدایش و شکل گیری آسیبها و تهدیدها اولین گام موثر در انتقال و ترویج و نهادینه ساختن ارزشها در جامعه است. طوفان سهمگین امواج ماهواره ای، سایتهای اینترنتی، سیل ویرانگر شبهات سیاسی و دینی، ترویج اباحه گری و رشد قارچ ونه عرفانهای ساختگی و صوفیگری، ارائه شعارهای بی محتوا در عرصه فرهنگ،اقتصاد و اجتماع، تجمل گرایی از یکسو و ضعف شدید در طراحی نظام مهندسی فرهنگی کشور از سوی دیگر سبب شده تا نسل امروز از ترکشها و حیله های دشمنان در امان نمانند.آیا وقت آن نشده است که مسئولین به فکر ایجاد قرارگاه فرهنگی دفاع مقدس شوند؟متاسفانه با همین فرمان پیش برویم در دهه های آینده رنگ و بوی چندانی از این فرهنگ نخواهیم دید و این یک زنگ خطر بزرگی است برای کشور.
مهم ترین آسیب های دخیل در این عرصه عبارتند از :
فقدان زمینه های محتوایی دفاع مقدس
عدم تمرکز بر محتواها
ضعف انسجام محتواها
سیاست زدگی امر فرهنگی کشور
ضعف نخبه پروری و بیگانگی ارزشی نخبگان
تک صدایی شدن ترویج فرهنگ دفاع مقدس
تفننی شدن مسائل فرهنگی
نگرش مقطعی و تاریخی به دفاع مقدس
کم کاری و ضعف نهادهای سیاست گذار و شورای فرهنگی کشور
فقدان مهندسی فرهنگی در کشور
عدم ارزش بخشیدن به هویت انقلابی جوانان امروزی
شکاف نسلی
روزمرگی جوانان و مسئولین فرهنگی
عدم نفوذ و ملموس بودن آثار و کارکرد فرهنگ دفاع مقدس در زندگی روزمره مردم
سطحی شدن عواطف انسانی، بی تفاوتی اجتماعی و شکل گیری شخصیت های قدرت طلب در عرصه سیاست و فرهنگ
عدم تلاش جهت جهانی نمودن فرهنگ زیبای دفاع مقدس
عدم ایجاد بانک اطلاعاتی منسجم، پایدار و به روز
پرداختن به جنگ در ابعاد مختلف فرهنگی، هنری و اجتماعی و فرهنگسازی برای نسل جوان یک ضرورت انکار ناپذیر است، جنگی که 31 شهریور سال 1359 بر ملت ایران تحمیل شد وهشت سال به طول انجامید با مستند نگاری های تصویری و نوشتاری می تواند برای نسل های بعد به عنوان یک منبع موثق بماند، آنگونه که بایسته و شایسته بوده به جنگ و وقایع آن در عرصه فرهنگ و هنر پرداخه نشده و در واقعه حق مطلب با وجود نهادهایی متعدد فرهنگی و هنری ادا نشده است، در حوزه مستند های جنگ ما «روایت فتح»، هایی «کرخه تا راین»، «لیلی با من است»،«آژانس شیشه ای»، «حمله به اچ 3»و ....، قوی ترین و اثر گذارترین برنامه تلویزیونی بودند که در حوزه دفاع مقدس ساخته و پخش شدند، اما بعد از آن در این میان نمی توان به عملکرد خوب سینمای دفاع مقدس اشارهی دیگری داشت.
بخش اعظم دفاع مقدس مغفول مانده است و حتی در آن بخش های کار شده هم نتوانستیم حق مطلب را درباره جنگ ادا کنیم.دلیل این غفلت به سیستم اداری و دولتی ما برمی گردد که می بایست این موضوع دغدغه اصلی شان می بود که نبود و یکی دیگر هم خود هنرمندان بودند که باید به صورت خودجوش و آتش به اختیار کارهایی را انجام می دادند که آنها هم در کشاکش مسائل جامعه، عدم در اختیار داشتن تجهیزات لازم و ورود به مسائل سیاسی و گاهاً گرفتاری در مردابهای بی بصیرتی از این ضعف مبرا نیستند.
بازآفرینی مفاهیم والای انسانی جنگ به شکل هنری یک ضرورت است که می شود در تمامی هنرها از آن استفاده کرد؛ این مفاهیم ارزشی و انسانی را می شود دوباره در قالب رشته های گوناگون هنری بازآفرینی کرد این ارزش ها می توانند در قالب شعر و داستان، مجسمه و تصویر برای مخاطبان امروز که جنگ را تجربه نکرده اند بازآفرینی کرد.
نسل جدید ما باید بدانند انقلاب مردمی، ایستادگی و آزادی همین طوری به دست نیامده و خون های زیادی ریخته شده است تا این اتفاقات رقم بخورد و انقلاب بزرگ ایران اسلامی بوجود بیاید.
هر هنرمند می تواند با نگاه متفاوت به ابعاد مختلف جنگ بپردازد و جلوه های ایثارگری را با زبان هنر به تصویر بکشد؛ باید از نو به دریچه هنر و فرهنگ دفاع مقدس را نگریست، امروز باید نسل جوان ما بداند که این کشور مورد هجوم قرار گرفت و جوانانی بودند که تا پای جان برای ایستادگی وطن ایستادند و نگذاشتند ذره ای از این خاک بدست دشمن بیفتد و این رشادت را تنها می شود در قالب هنری به جامعه عرضه کرد.
مجید یوسفی
فعال سیاسی، فرهنگی، اجتماعی
01 مهرماه 1400