به بهانه ۲۴ آبان روز جهانی کتاب خوانی:
به تعبیر رانلد دورکین کار فکری به غواصی می‌ماند که هرچه به عمق می‌روید فشار بیشتر، محیط پیرامون تاریک، و دمای هوا سردتر می‌شود. اما برای عمیق شدن هیچ چاره‌ای غیر از به عمق زدن نیست.
کد خبر: ۱۰۷۷۳۹۵
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۷:۳۰ 16 November 2022

هرچند به قول سوزان سانتاگ «چقدر خوب می‌شد خیال می‌کردیم عکس کتاب خوانی سه مرد در کتابخانه ویران شده از همان اول ساخته و پرداخته عکاس گوش به زنگی در کنزینگتون نبوده که بعد از حملات هوایی، با مشاهده کتابخانه  این بنای عظیم که ساختمانش به دوره جیمز اول تعلق داشته و حالا از هم متلاشی شده، سه مرد را به کار گرفته تا نقش گزیده خوانانی خون‌سرد را بازی کنند، بلکه عکاس سه مرد محترم را در حالی دیده که در این بنای ویران شده اشتهای کتاب خوانی‌شان را فرو می‌نشاندند». 

با این همه، واقعیت ساختگی بودن موقعیت عکس، از تاثیرگذاری آن فرونمی‌کاهد. چه خواندن کتاب در ویران‌ترین شرایط، احتمالا همان پیامی است که می توان از این عکس گرفت. 

چرا که به تعبیر یوسف اباذری «ما محکومیم به کتاب خواندن» تا شاید از شر میان‌مایگی و ابتذالی که همه جا را گرفته راهی به رهایی پیدا کنیم. 

باید کتاب خواند ولو در ویران‌ترین شرایط!

  دراین زمانه پرهیاهوی «اینترنت پرست» که همه  سختی یک دانشجو برای یافتن مقاله‌ای یا بیت شعری [‌تا از روی آن کپی کند] کلیک کردنی آسان است، به دشواری می توان کسی را پیدا کرد که برای نوشتن مقاله ای، هزار صفحه کتاب را با اشتها ورق بزند.

زمانه‌ای است که دم‌دستی ترین نوشته را می‌توان به آسانی کاری تحقیقی نامید و به لطف وفور انواع بنگاه های چاپ کتاب و ناشران «خودکتاب نخوان» می‌شود حتا متن پیامک‌های خود و دوست مان را [مثلا] با عنوان «زیباترین پیامهای عاشقانه» کتاب کنیم!

شاید بد نباشد در خلاف آنچه آوردم، شاهدی از دکتر احسان یارشاطر بیاورم تا معنای «فکر هرکس به قدر همت اوست»را بهتر بفهمیم.  او که به حق یکی بزرگ‌ترین محققان تاریخ ایرانی شناسی جهان است هنگامی که در جوانی شاگرد بانو (مری بویس) می‌شود، کار خود را با تحقیق بر روی کتابی شروع می‌کند که به گفته خود «کتابی بود به زبان آلمانی، متن زبان، متن پهلوی رو به خط عبری اونوقت می نوشتن، ترجمش به آلمانی، من نه آلمانی می دونستم، نه خط عبری می دونستم نه پهلوی می دونستم. یه معادله سه مجهولی بود. فوری رفتم کلاس آلمانی اسم نوشتم، کلاس انگلیسی اسم نوشتم، یکی تو سر خودم یکی تو سر این کتاب، یه سر درد و چشم دردی پیدا کردم».

البته از دل این سر درد و چشم درد است که دانشنامه سترگ ایرانیکا بیرون می آید که به گفته پروفسور ریچارد فرای جامع‌ترین کار پژوهشی درباره تاریخ ایران است. این‌گونه می‌شود که احسان یارشاطر تا ۹_۹۸ سالگی هم به پژوهش و نوشتن می‌پردازد تا چگونه کار کردن را نشان‌مان دهد. 

کتاب خواندن کار دشواری است. به تعبیر رانلد دورکین - مهم‌ترین فیلسوف حقوق قرن بیستم- کار فکری به غواصی  می‌ماند که هرچه به عمق می‌روید فشار بیشتر، محیط پیرامون تاریک، و دمای هوا  سردتر می‌شود. 

با این همه، برای عمیق شدن هیچ چاره‌ای غیر از به عمق زدن نیست. با سرسری گرفتن کار پژوهشی و تکیه زدن بر نوشته های ویکیپدیایی، نمی توان راه به هیچ دهی برد. و باید دانست که از دل معلومات تگرامی هیچ دانش عمیقی بیرون نمی آید. 

شاید دکتر اباذری حق دارد که می‌گوید:«خونه تون برید و کتاب بخونید. تکنولوژی، پکنولوژی رو بندازید دور. همین چراغ نفتی و با این قلم و دوات کتاب بخونید. برید منابع اصلی رو بخونید. محکومید این کارو بکنید، وگرنه می‌میرید»./ح

 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار