شورای شهر اصلاحطلب چگونه شهردار انتخاب میکند؟
الهام فخاری عضو شورای شهر تهران درباره عملکرد شورای شهر تهران گفتوگویی با روزنامه شرق داشته است. فخاری درباره استعفای نجفی گفت: «زمانی من شاید خیلی مورد نقد قرار گرفتم؛ اما جزء کسانی بودم که موافق استعفا در صحن صحبت کردم و گفتم وظیفه بزرگی برعهده آقای نجفی گذاشته شده بود. انتخابشدن بهعنوان شهردار تهران توفیق بزرگی است و لطف و حق بزرگ مردم است. اگر کسی در آن شهر به این نتیجه رسیده که بیمار است و باید برود یا فضای شخصیاش اولویت داشته، ما نسبت به این موضوع پافشاری نداشته باشیم؛ چون همه فضای ما روشن بوده. اینکه رای مردم گویای خواستههای مشخصی بوده، وضعیت شهر نیازمند کار بود. اگر کسی در این شش ماه شرایطی برایش پیش آمده یا به گونهای عمل کرده که به استعفا برسد، به نظر من بهتر بود برود.»
درباره انتخاب افشانی و خداحافظی اجباری او بهدلیل بازنشسته بودن، اولا این نکته را تایید میکند که هنگام انتخاب دومین شهردار، اعضای شورای شهر در جریان بررسی این طرح در مجلس بودهاند. «به دلیل ارتباطهای کاری نزدیکتر برخی نمایندگان، بهطور مشخص با ما مطرح شد و چند نفر از ما در جلسه هماندیشی به وضوح مطرح کردیم که این طرح احتمالا به نتیجه میرسد و بر اساس این درباره گزینهها بحث شود.»
ثانیا فخاری بیان میکند افشانی وضعیت استخدامی خود را از شورای شهر پنهان میکرده است. «البته به نظر من لازم است اشاره کنیم آقای مهندس افشانی حتی تا دو ماه قبل از پایان خدمتشان، از واضحگفتن اینکه شرایط استخدامیشان چیست، طفره رفتند. مسئولیت اخلاقی بر گردن ایشان است، شاید باور داشتند که قابل حل است. ایشان قبل از همه میدانسته که چه وضعیتی دارد و به عنوان یک فرد فعال اجتماعی و مدیر باسابقه باید میدانستند حق مردم و شورا بود که درست در جریان باشند. کمتر از دو ماه مانده به پایان خدمتشان از نظر تاریخ قانونی، در شورا به وضوح از ایشان سوال شد که گفتند به خودم بستگی دارد و این جواب درستی به شورا نبود. چطور به ایشان بستگی داشت؟ ایشان میگفت به خودم بستگی دارد؛ اگر بخواهم میروم و اگر بخواهم میتوانم بمانم. واقعیت این است که اینطور نبود. بههرحال این رفتار شفاف و صادقانهای نسبت به سوالی که از ایشان پرسیده شده بود، نبود.»
و درباره حناچی تاکید میکند از آن بیماریها ندارد:
«به نظرتان آقای حناچی شهردار نهاییتان است؟
امیدوارم اینطور باشد. چون از نظر شرایط استخدامی، ایشان مشکلی ندارد. اگر به بیماری باشد تا جایی که میدانم دچار آن نوع بیماریها نیست.»
از اینکه خانم فخاری با صراحت، نقش شورای شهر را در این تصمیمات غلط میپذیرد باید تقدیر کرد اما واقعا چرا شورای شهر به کسی برای شهرداری تهران اعتماد کرد که اینچنین در برابرشان گردنکشی میکند و حتی وضعیت استخدامی خودش را هم توضیح نمیدهد؟ کسی که در برزخ میان ماندن و رفتن هم چند معاون شهرداری را عوض میکند لایق اعتماد بوده است؟ چه روابط پشت پردهای باعث شد چنین فردی شهردار تهران شود؟
اصلاحطلبان باید پاسخی برای این پرسشها بیابند و بتوانند چرایی وقوع این اتفاقات را به مردم توضیح دهند.
***
تعارض منافع؛ این بار در سازمان محیط زیست
مشکلات زیستمحیطی تالاب انزلی باعث شده است دولت حمایت خاصی برای حل این مشکلات در نظر بگیرد. سازمان محیطزیست برای اجرای برنامه احیای تالاب انزلی با یک شرکت خصوصی تفاهمنامهای امضا کرده است. اما این شرکت خصوصی با عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیطزیست بیارتباط نیست. در واقع کلانتری در مقام مسئول دولتی برای حل این مشکل با شرکتی که زیرمجموعه خودش در بخش خصوصی است تفاهمنامه امضا کرده است و طبیعتا در این میان، منافع مالی هم برای آن شرکت قابل تصور است.
کار تراشی معاون روحانی برای شرکتی که از آن سهم میبرد + سند
به این معضل در ادبیات سیاسی، تعارض منافع میگویند که ریشه بسیاری از مفاسد سیاسی و اقتصادی است. متاسفانه عزم جدی برای برخورد با این پدیده شوم وجود ندارد. انتظار میرود نهادهای نظارتی به این موضوع ورود کنند و جلوی حیف و میل بیتالمال را بگیرند.
***
توضیحات یک مقام آگاه درباره پرونده «وحید صیادی نصیری»
یک مقام آگاه به ایسنا، گفت: «وحید صیادی نصیری» اولین بار در سال ۹۴ در استان البرز به اتهام عضویت در گروهک تروریستی تندر و برنامهریزی برای اقدام ایذایی دستگیر و به ۵ سال زندان محکوم شد.
وی افزود: نامبرده با سپری کردن یکسال و نیم از مدت محکومیت، مشمول عفو رهبری شد و در اواخر سال ۹۶ آزاد شد. متاسفانه، وی پس از آزادی، مجدداً با اسامی مستعار «آرش صیادی» و «شاپور ذوالاکتاف» شروع به همکاری با گروهک تروریستی تندر کرد که با توجه به برنامه ریزی گروهک برای اقدامات انفجاری در تاریخ ۱ /۵/ ۹۷ در قم دستگیر و به زندان منتقل گردید. نامبرده به علت بیماری کبدی به بیمارستان اعزام و علیرغم تلاش پزشکان، در بیمارستان پس از هفت روز در مورخ ۲۱ / ۹/ ۹۷ جان باخت.
***
حاشیههای ادامهدار انتصاب داماد رئیسجمهور
متاسفانه دیشب خبر انتصاب داماد رئیسجمهور به معاونت وزارت صمت توسط پایگاه اطلاعرسانی دولت تایید شد و عملا خبری هم که دیروز برخی پایگاههای خبری منتشر کرده بودند تکذیب شد. چند پایگاه خبری مدعی شده بودند رئیسجمهور به وزیر صنعت دستور داده در این انتصاب تجدیدنظر کند.
اما این انتصاب با واکنش منفی روزنامه اعتماد روبهرو شد. علی میرفتاح، سردبیر روزنامه اعتماد در این روزنامه نوشت: «رفیق من همان دیشب با شور و حرارت بسیار چیزهای دیگر هم گفت و خود را آماده کرده بود تا گزارشی خوب و خواندنی و امیدوارکننده فراهم آورد و مرا و شما را در این ذوق با خودش همراه کند. اما کدام ذوق؟ امروز هم او وارفت و هم من. امروز نه تنها خبر انتصاب تایید شد بلکه برای سازنده آن جعلیات اینترنتی خط و نشان کشیدند که «بار آخرت باشد حرف توی دهان مقامات میگذاری وگرنه پیگرد قانونی دارد». البته که باید بار آخرش باشد هر کس که چنین خیالات خامی را در نیمهشب برای خودش میبافد، اما شاید هم هر که بوده میخواسته راه پیش پای رییسجمهور و دولت بگذارد و مسوولان امر را وا دارد تا هنوز صبح نشده آب رفته را به جوی عدالت باز گرداند و مهر رییسجمهور را به دل ملت برگرداند و این صدا در دانشگاهها بپیچد که روحانی متشکریم.»
از سویی دیگر احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاحطلب در روزنامه آفتاب یزد نوشت: «در مورد موضوع کامبیز مهدیزاده داماد روحانی که اخیرا معاون وزیر صمت شده، نیز نباید یک واقعیت را فراموش کنید، کسی مثل او به هر حال قبل از داماد روحانی شدن باید ویژگیهایی از خود داشته باشد تا رئیس جمهور به عنوان داماد قبولش کند. کامبیز مهدیزاده خالی از شایستگی نیست، ممکن است در محیطی زندگی کرده باشد که امکانات رشد بیشتر داشته است. ما نمیتوانیم کسی را صرفا به هردلیلی که رشد بیشتری داشته، محکوم کنیم وآن را به پسر یا داماد کسی بودن نسبت دهیم. اما بعضی اوقات دراین مورد شبهه وجود دارد. مثل این شبهه که کسی مثل مهدیزاده اگرچه شایسته است اما آیا شایسته تر از او وجود نداشت؟
برای انتصابهای فامیلی یک مرجع مناسب وجود دارد. نمایندگان مجلس وظیفه شان این است این موضوع را پیگیری کنند که اگر یک شخصی معاون وزیر شده است آیا بنا به شایستگی بوده یا به خاطر فامیل بودن و سفارش؟»
یک نماینده مجلس هم از استیضاح وزیر صنعت در پی این انتصاب خبر داد. رضا انصاری عضو فراکسیون امید به انتخاب گفت: «در مورد سازمان زمین شناسی کشور، به اعتقاد من، انتصابی که انجام شد، نوعی دهن کجی به بدنه تخصصی حوزه زمین شناسی کشور بود. کشور ما نیروهای متخصص فراوان به خصوص جوان در اختیار دارد...
آقای رحمانی با این نوع تصمیماتش، خودش را به لبه تیغ استیضاح نزدیک کرد. این نوع تصمیمات باعث شد اعتماد خیلی از افرادی که در مجلس هستند، نسبت به آقای رحمانی کاهش پیدا کند و فکر می کنم اگر این گونه بخواهد ادامه دهد، استیضاحش در مجلس توسط نمایندگان مطرح می شود و خودش را به لبه تیغ استیضاح نزدیک می کند.»
عضو فراکسیون امید: نمیتوانم باور کنم روحانی در جریان این انتصاب نبوده است
***
عضو اعتدال و توسعه: اصلاحطلبان در کشور رایی ندارند
غلامعلی دهقان، عضو حزب اعتدال و توسعه، نزدیکترین حزب به روحانی به خبرآنلاین گفت: «سوال این است که مگر انتخابات مجلس دهم اولین انتخابات بوده است؟ مگر در سال ۹۰ انتخابات نداشتیم؟ آقای اشرفی اصفهانی تعریف می کرد که در سال ۸۶ برای لیست تهران که البته آقای جهانگیری هم در آن بودند برای تبلیغات و جذب آرا از این سر شهر به آن سر شهر می رفتند اما اقبال جامعه را نداشتند یا در سال ۸۲ شاهد بودیم که لیست آبادگران به سرلیستی آقای حداد عادل رای آورد.
خب ببینید با این شواهد طرح چنین ادعاهایی از سوی برخی اصلاح طلبان با واقعیت همخوانی ندارد، تاکید کنم که سیاستمدار باید همهجانبه تحلیل کند. اگر قرار بود به طور مثال در سال ۹۴ آقای x با کوپن یک جریان وارد مجلس شده باشد خب سوال این است چرا در سال ۹۰، ۸۶ یا ۸۲ این اتفاق نیفتاد؟ پس بحث فراتر از این موضوعات است، صرف این نیست که چون آقای x در فلان لیست بوده رای آورده بلکه اتفاق دیگری افتاده و آن این است که گفتمان غالب کشور تغییر کرده است. این گفتمان چه زمانی تغییر کرد؟ سال ۹۲. چه کسی سمبل این تغییر بوده است؟ حسن روحانی .
اخیرا آقای سعید حجاریان در مصاحبه ای گفته که ما بین آقای عارف و آقای روحانی، آقای روحانی را ترجیح دادیم چون احساس کردیم ایشان می تواند مشکل سیاست خارجی را حل کند و شاهد هم بودیم که دولت در قضیه برجام موفق شد اگرچه آقای ترامپ بازی را به هم زد.
بنابراین دوستانی که اینگونه اظهارنظر میکنند فراموش نکنند خودشان تحت یک اتمسفر جدید رای آوردند. اگر این آقایان مدعی هستند که لیست ما رای آورد، سوال این است پس چرا در سال ۹۰، ۸۶ یا ۸۲ رای نیاوردند؟ پس نباید نگاه تک بعدی به سیاست داشت یعنی فضای عمومی جامعه و گفتمان قالب جامعه بسیار مهم است؛ باید بپذیریم که دوستان اصلاح طلب و اعتدالیون یک رابطه دیالکتیکی و دوسویه با هم دارند، واقع امر این است که آن گروهی که توانست با ادبیات و کارکرد خود گفتمان سیاسی را در سال ۹۲ تغییر دهد حسن روحانی به عنوان یک چهره اعتدالی بود.»