صفورا بیانی | بی قانون
اخیرا جو جدیدی علیه آموزش و پرورش راه افتاده. اولیا شاکیان که چرا به بچههای دوره ابتدایی ما مشق شب نمیدین؟ اگر اینها بیسواد و بیمسئولیت و تنبل بار بیان شما پاسخگویی آقای وزیر؟ هیچ فکر کردی اگر به بچهها دیکته نگیم ممکنِ دیگِ هیچوقت فرقه ه و کسره را یاد نگیرن؟ اگر فرمول کتانژانت رو حفظ نشن چی؟ ایناولیا اکثرا دهه شصتیهایی هستن که صبحها با استرس مدرسه از خواب پامیشن. با دیدن دفتر کتابای روی تخت یادشون میفته که مشقاشون مونده! وااای، ریاضیاشون رو حل نکردن هنوز!
در واقع این پدر و مادرا که بیماری «خود هنوز مسئول پنداری» دارن، وظیفه خودشون میدونن که مشقهای بچههاشون رو هم بنویسن. اونا یاد گرفتن که مشق یه وظیفه انسانیه که هر دانشآموزی در قبال معلمش داره. حالا تو دوراهی این وظیفه انسانی و وظیفه لوس کردن بچههاشون گیر کردن و ترجیح دادن خودشون مشق بچهها رو هم بنویسن.
حالا چرا اعتراض دارن به حذف شدن تکلیف شب؟ جواب این سوال رو اگر زرنگ باشید از تو مصاحبه معاون ابتدایی وزیر، بیرون میکشید. ایشون گفتن: «به هیچ عنوان حذف مشق شب نداشتیم بلکه مشقهای مهارت محور در پایه اول تا سوم ابتدایی جایگزین مشقهای رونویسی شد». خب متوجه شدید؟ این اولیا نگران همون تکلیفهای مهارت محورن، اینکه فردا مجبور نشن به جای یک صفحه آب بابا نوشتن، سی صفحه مقاله زبان اصلی ترجمه کنن راجع به شیوههای حفظ آبهای زیرزمینی با محوریت اصلاح روشهای کشاورزی و حذف مافیایی ساقه طلایی. یا مثلا «چیستی بابا» و اینکه آیا اصولا نان دادن جز وظایف پدر است یا در دنیای خشن صنعتی امروز، مادر هم باید گوشهای از این مسئولیت را به عهده بگیرد؟
حالا باز دهه شصتیها با این مقاله نوشتنها هم کنار میان، آخه اونها مرد روزهای سختن، ولی ترس بزرگشون از روزیه که بچه بپرسه: «پدر! مادر! شما منو چطوری به دنیا آوردین؟» و چون تکلیف مهارت محوره تا نبرنش بالا پشت بوم و لکلکی که بچه رو براشون آورده همه چی رو جلوش اعتراف نکنه، قانع نشه.