عدالت گمشدهترین آرزوی بشر است و عدالتخواهان، مظلومترین انسانها در تاریخ حیات بشرند. اگرچه ظلم پایدار نمیماند اما ظاهرا تاریخ حیات بشر تنها لحظات کوتاهی از حاکمیت عدل را به خود دیده است و ما بیشتر شاهد دست به دست شدن ظلم از ظالمانی به ظالمانی دیگر بودهایم. این یادداشت که در آستانه عید غدیر به تحریر درمیآید، بیشتر به تکرار آرزویی میماند که نام یکی از بزرگترین شاهدانش با این عید پیوند خورده است. شاهدی که غیرمسلمانان هم بر عدالتش شهادت دادهاند و عنوان این نوشتار هم از شهادت یکی از ایشان برگرفته شده است.
در برابر «عدل»، «ظلم» قرار دارد و در زیرمجموعهی ظلم با کلماتی همچون رانت و تبعیض روبهرو هستیم. سیستمی که رانت و تبعیض در آن به صورت قانونی و غیرقانونی وجود داشته باشد، قادر نیست عدالت را برقرار کند و رضایت و اعتماد شهروندان را به دست آورد. تنها بخش کوچکی از استقرار عدل و داد در حوزهی قضایی است و بخش عمدهتر آن به سایر بخشهای حکمرانی تعلق میگیرد. این روزها با آشکار شدن دانشگاههای سهمیهای، نارضایتی از سهمیههای رانتی موجی از خشم را در اهالی کنکور برانگیخته است که به احتمال بسیار بر موجهای نارضایتی پیشین تلنبار گشته و میتواند عواقب وخیمی در پی داشته باشد. از آتشفشان خاموش خشم تودهها برحذر باید بود که بیخبر فوران میکند.
جامعه حال حاضر ایران از تبعیض در رنج فراوان است. رانت و تبعیض جامعه را شقه شقه میکند و اقلیت برخوردار را در برابر اکثریت نابرخوردار قرار میدهد. این گسلهای ناشی از رانت و تبعیض مستعد بروز زلزلههایی بنیانکن هستند و ظاهرا ما اندازهای که به زلزلههای طبیعی فکر میکنیم، به همان نسبت هم به فکر زلزلههای اجتماعی هستیم که انرژیشان در زیر پوست شهر در حال انباشته شدن است. تجربهی زلزله نشان داده است که مخربترین زلزلهها در گسترهی ایران در لحظاتی اتفاق افتاده که اکثریت در خواب بودهاند. آیا عبرتی در این تمثیل نهفته نیست؟
عدالت گمشدهای است که تلاش انبیا در تحقق آن تقریبا به جایی نرسیده است و اگر ولایت امیرالمومنین را هم در راستای آن بدانیم چندان به بیراهه نرفتهایم. عید غدیر نویدبخش استقرار عدالت از مسیر ولایت علوی است اما عدالت همچنان دستنیافتنیترین رویای بشر است. تلاش برای بسط عدالت از این رو مقدس است که ما را به عدل منتظر پیوند میدهد. تا باد چنین بادا!
انتهای پیام/*