به گزارش تابناک : در راستای نجات بانکها و مؤسسات در معرض خطر و تجمیع فعالیت بانکهای مشابه، بانک مرکزی ایده ادغام بانکها را مطرح کرده است؛ تا بتواند به اهداف مهمی از جمله تقویت کنترل و نظارت بر عملکرد بانکها، بهبود سلامت بانکها، بهبود کیفیت و کاهش هزینههای خدمات بانکی دست یابد. اما دستیابی به این اهداف مستلزم بسترهایی است که عدم توجه به آنها نه تنها ادغام بانکها را با شکست مواجه خواهد ساخت، بلکه مشکلات موجود را نیز تعمیق خواهد بخشید. در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود:
الف- یکی از مهمترین بسترهای ادغام بانکی، قابل قیاس شدن صورت مالی بانکهایی است که تصمیم به ادغام آنها گرفته شده است. برای تحقق این امر ضروری است صورتهای مالی بانکهای کشور در چارچوب استانداردهای بینالمللی تهیه و ارائه شوند. یکی از مهمترین اقدامات بانک مرکزی طراحی و پیشنهاد الگوی بومی استانداردهای IFRS به بانکها است. اگرچه اجرای آن به دلیل فقدان زیرساختهای لازم در کوتاهمدت چالشهایی را برای شبکه بانکی کشور ایجاد کرده است، اما تداوم آن میتواند زمینه را برای دستیابی به صورتهای مالی استاندارد فراهم کند.
ب- رعایت استانداردهای بینالمللی در حوزه نسبتهای مالی مهم نظیر کفایت سرمایه، بستر دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. زیرا با عملیاتیسازی ادغام، نه تنها مشکل بانکهایی که از سرمایه لازم و کافی برخوردار نیستند رفع نخواهد شد، بلکه آسیبپذیری آنها در مقابل شوکهای مختلف اقتصادی نیز ممکن است افزایش یابد.
پ- رفع مشکلات مربوط به کمبود منابع بانکها نیز در این رابطه دارای اهمیت است. اگر یک بانک به دلیل ناکافی بودن منابع قادر به پاسخگویی به برداشت سپردهها نباشد، در صورت ادغام، این مشکل به بانک جدید انتقال مییابد و آن را نیز دچار مشکل میسازد. بنابراین، ضروری است قبل از ادغام بانکها منافع سپردهگذاران مدنظر قرار گیرد و در صورت درخواست برداشت سپرده، با سپردهگذاران تسویه صورت پذیرد.
ت- چهارمین نکته، رفع مشکل داراییهای سمی است. قبل از ادغام بانکها، ضروری است داراییهای سمی بانکهای در معرض ادغام مدیریت شوند. زیرا برطرف نکردن این مشکل باعث خواهد شد تا ریسک اعتباری بانک مشکلدار به بانک جدید منتقل شود و این خود میتواند سبب عمیقتر شدن معضل دارایی سمی شود.
ث- ایجاد شفافیت در نحوه ادغام بانکهای کشور بستر مهم دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. زیرا بانکهای کشور از نظر نوع مالکیت و مأموریتهای محوله متنوع هستند. بنابراین در ادغام بانکها باید مشخص کرد که تقسیم وظایف چگونه خواهد بود. اگر قرار بر این باشد که دو بانک ادغام شده و یک بانک جدید تأسیس شود، چگونگی اجرای وظایف آن دو بانک در بانک جدید باید بهصورت صریح مشخص شود.
ج- آخرین و شاید مهمترین بستر موفقیت ادغام بانکی، نظارت دقیقتر بر عملکرد بانکهای کشور است. در واقع، باید معیارهایی مشخص برای ارزیابی و نظارت بر عملکرد بانکهای کشور تعریف و به صورت کاملاً شفاف به بانکها اعلام شود.
در پایان باید گفت قبل از هر گونه اقدام برای ادغام بانکها، باید به بسترهای موفقیت آن توجه کرد. در واقع، ضروری است قبل از ادغام بانکها، چهارچوب مشخصی برای اجرای این سیاست طراحی و اجرا شود. همچنین، باید برنامه مدونی برای ساماندهی داراییهای سمی، کمبود منابع و نحوه مدیریت بانک جدید در نظر گرفته شود.
منبع : بنکر